به موجب قانون مدنی، طلاق از اختیارات مرد است. تنها محدودیتی که در قانون ما نسبت به اعمال این حق وجود دارد لزوم مراجعه به دادگاه و رعایت شرایط اغلب شکلی میباشد. وجود حقی با چنین گستردگی خودبهخود ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و اعمال یا عدم اعمال نابهجای آن موجب اضرار زوجه و تحمیل فشارهای ناموجهی بر او گردد. در این پژوهش کوشیده شده به سوءاستفاده از حق طلاق و راههای جلوگیری از آن پرداخته شود و طرق جبران خسارت از زنان مطلقه مورد بررسی قرار گیرد. آنچه از منابع فقهی استنباط میگردد آنست که اگرچه طلاق در دست مرد است اما طلاقهای ناموجه و بی-جهت امری مذموم و ناپسند دانسته شدهاند. در قوانین نیز بهطور پراکنده حمایتهایی از زنان در این خصوص صورت گرفته اما هیچ وقت کافی نبوده است. روشهایی که قانونگذار به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق مقرر کرده: طلاق خلع، مبارات و طلاق قضائی میباشد. این روشها در مواردی اعمال مـیگردند که مرد با عـدم اعمال نابهجای حق طلاق، زن را وادار به ادامه زندگی مشترکی کند که برای او دشوار و غیرقابل تحمل است. به نظر میرسد بتوان جهت جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق خصوصاً در مواردی که با اعمال نابهجا و ظالمانه آن مواجه هستیم راهکارهای دیگری نیز ارائه داد. از جمله می توان به سلب اثر مورد نظر سوءاستفادهکننده از طلاق و الزام به جبران خسارت از زنی که در اثر وقوع طلاق متحمل صدماتی شده است، اشاره نمود.