مقالة حاضر در جستجوی جنبههای مختلف دوران بیوگی زنان است که عموماً و به طور اجتنابناپذیری در این شرایط قرار میگیرند. در این مقاله پژوهشگر در پی دستیابی به وجوه اشتراک بین زنانی است که عموماً در سالهای آخر زندگی با آن مواجه میگردند. در این تحوّل و طی این دوره است که بسیاری از نقشهای قدیمی بیوگان از میان رفته و نقشهای جدید بین آنها ظاهر میگردد. مقاله حاضر همچنین در پی این است که چگونه میتوان زندگی بیوگان امروز و فردا را توأم با موفقیت، بهبود و نشاط کرد. در حالیکه بیوگی به عنوان معلول انحلال زندگی زناشویی در تمامی جهان منعکس میگردد، در مواردی به دنبال طلاق به وقوع میپیوندد، ولی در اغلب موارد به عنوان یک واقعه طبیعی حادث میشود. زنان بیوه دچار بسیاری از نارساییهای روانی، افسردگی، از دست دادن اعتماد بهنفس، شک و غیره نیز میگردند. مجموعاً دوره پایانی زندگی برای بیوگان در جوامع و فرهنگهای مختلف به اشکالی متفاوت نمود پیدا میکند. روش تحقیق بهکار رفته در این پژوهش از نوع میدانی و همراه با پرسشنامه و مصاحبه است.