هدف این مطالعه بررسی راهبردهای مقابلهای در والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی تحت پوشش مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک و مرکز اتیسم بهآرا در تهران میباشند از این جامعه آماری 43 زوج از والدین به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای گروه گواه، 43 زوج والدین با روش نمونهگیری غیرتصادفی از مناطق (2 و 6) تهران انتخاب و از نظر سن و تحصیلات خود و سن و جنس فرزندشان با گروه والدین کودکان اتیستیک همتا شدند. پرسشنامه پاسخهای مقابلهای بیلینگز و موس روی اعضای دو گروه اجرا شد. تحلیل یافتهها نشان داد که مادران کودکان دارای اختلالات فراگیر تحولی در مقایسه با مادران کودکان عادی بیشتر از راهبردهای مقابلهای مبتنی بر مهار جسمانی استفاده میکنند. اما بین سایر راهبردهای مقابلهای تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. بهطور کلی مادران مورد مطالعه در هر دو گروه، بیشتر از راهبردهای مبتنی بر مهار جسمانی و مهار هیجانی استفاده میکنند، در حالیکه پدران بیشتر راهبردهای مقابلهای مبتنی بر حل مسئله و ارزیابی شناختی را بهکار میبردند.