نمونهای شامل 245 مرد متأهل انتخابگردید. از این میان 45 آزمودنی چندهمسر و 200 آزمودنی تکهمسر در نظرگرفته شد. پیش از این، رابطه بین سبکهای دلبستگی و الگوهای رفتاری بزرگسالان، علیالخصوص نقش تأثیرگذار آن بر روابط عاشقانه و سازگاری زناشویی در پژوهشهای زیادی گزارش شده بود. در پژوهش حاضر ملاک چندهمسری براساس تاریخچه زندگی زناشویی و سبکهای دلبستگی نیز براساس آزمون سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (1987) مشخص شد. سپس از طریق آزمون خیدو بر تفاوت معنادار میان سبکهای دلبستگی در مردان چندهمسر و تکهمسر تأکید شد. نتایج، حاکی از رایجتر بودن سبک دلبسته ایمن در هر دو گروه تکهمسر 75% و چندهمسر 65% بود. لذا با توجه به یافتههای پژوهش، سبکهای دلبستگی ناایمن نمیتوانند عامل تعدد زوجین افراد باشند. این رفتار با الگوی دلبستگی ایمن، ارتباط بیشتری را نشان میدهد. بهنظر میرسد اساس تکاملشناختی رفتارهای همسرگزینی بهگونهای در متن جوامع مختلف خود را حفظ نموده است که تعاریف فرهنگی و قوانین موضوعه نتوانسته تغییر چندانی در آن ایجاد نماید. از اینرو رفتار چندهمسری چه به شکل قانونمند آن و چه به شکل روابط برونزناشویی در جوامع مختلف مشاهده میشود. با توجه به استفاده نظریه دلبستگی از نظریات کردارشناسی و روانشناسی تکاملی، طبیعی بهنظر میرسد که رفتار چندهمسری دستکم از این نقطهنظر رفتاری بهنجار و بدون عوامل زمینهساز روان آسیبشناختی باشد.