مقاله حاضر به بررسی آثار ازدواجهای دانشجویی که با حمایت و تشویق دانشگاهها بهصورت سالانه برگزار میشوند، میپردازد. بهطور اساسی این مطالعه قصد دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا ازدواجهای دانشجویی از ثبات برخوردار بودهاند؟ و در حوزه آموزشی و حفظ انگارههای فرهنگی و در ابعاد دیگر (انطباق با محیط، دستیابی به هدف، حفظ انسجام و نظام شخصیتی)، منجر به ایجاد و بروز تأثیرات مثبت شدهاند؟ برای پاسخ به این سؤالات و تبیین موضوع مورد مطالعه از طریق مرور ادبیات نظری مرتبط با پژوهش حاضر یک مدل نظری منسجم ارائه گردید.و برای آزمون تجربی مدل نظری مورد اشاره از روش پیمایش استفاده شد. اطلاعات از طریق ابزار نیاز از جمعیت نمونه شامل 602 نفر از دانشجویانی که در جشنهای ازدواج دانشجویی در 5 واحد دانشگاهی آزاد اسلامی شرکت کرده بودند، جمعآوری گردید. نتایج نشان میدهند که ایفای نقش تسهیلی و تشویقی از سوی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی برای ازدواج دانشجویان اگرچه میتواند از یک سو منجر به آثار مثبت در انطباق با محیط، دستیابی به هدف، حفظ انسجام بهعنوان ابعاد کارکردی نظام عام اجتماعی و نظام شخصیتی گردد، اما از سوی دیگر این امر دارای آثار دوگانه متضاد در ایفای نقش ذاتی مراکز آموزش عالی در امر آموزش افراد میباشد.