خانواده، کانونگرم مهر و محبت و عشقورزی است و پای قوانین و مقررات بدان کوتاه؛ زیرا هیچ قانونگذاری نمیتواند برای عشق و محبت نورزیدن ضمانت اجرا بگذارد و ممتنع را به عشقورزی وادارد. از این روست که اصل دهم قانون اساسی به سهم عوامل اخلاقی در خانواده توجه کرده، برنامهریزان را به ساده کردن تشکیل خانواده سفارش میکند. در واقع، خانواده بر پایه سنتها، باورها و اخلاق استوار است بنابراین باورها و اخلاق در آن در مقایسه با قانون و مقررات سهم بیشتری دارند و هر جا قانونگذار در نهاد خانواده دستی برده، نتایجی به بار آورده که به بنیان خانواده آسیب رسانیده است.این نوشتار پیجوی سهم عوامل اخلاقی در خانواده است و با این رویکرد، نیمنگاهی هم به لایحه جدید حمایت از خانواده افکنده است. از اینرو، نمونههای جدی و شایعی را برگزیده تا درستی این نظر را محک زند که فقیهان در فقه نخواستهاند نکاح را با دیگر نهادهای حقوقی برابر دانسته و قواعد عمومی قراردادها را درباره آن اجرا کنند؛ زیرا به درستی دریافتهاند که خانواده از اخلاق تأثیر میپذیرد و بنیان آن بر پایه اخلاق استوار است