دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده94952FAغلامرضا پاشادانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازسحر صفرزادهدانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازرؤیا مشاککارشناس ارشد روانشناسی عمومیJournal Article20150512هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانوادههای شهر اهواز بود. نمونه شامل 50 نفر از سالمندان ساکن خانه سالمندان (25 زن و 25 مرد) و 50 نفر از سالمندان ساکن در خانوادهها (25 زن و 25 مرد) بود که بهطور تصادفی خوشهای انتخاب شدند و با آزمونهای سلامت عمومی (GHQ) و حمایت اجتماعی فیلیپس مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحقیق حاضر از نوع علّی ـ مقایسهای بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) در سطح معناداری 0001/0< P استفاده شد و تفاوت در میانگینها با استفاده از آزمون پیگیری توکی بررسی گردید. پس از مقایسه نمرات به وسیله نرمافزار SPSS نتایج نشان داد که بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانوادهها از نظر سلامت عمومی و مؤلفههای آن یعنی نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی و حمایت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین برای آزمودن تفاوت بین زنان و مردان در دو گروه سالمندان از لحاظ دو متغیر نام برده شده از روش تحلیل واریانس عاملی (2×2) استفاده شد که نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین زنان و مردان در هر دو گروه سالمند، از نظر متغیرهای سلامت عمومی و مؤلفههای آن و حمایت اجتماعی وجود ندارد.https://jfr.sbu.ac.ir/article_94952_bcce3458699008be856a419cafc1d0da.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823رابطه بین انواع عشق و بهزیستی ذهنی در دانشجویان متأهل94960FAپروین رفیعی نیادانشگاه تربیت مدرسآرزو اصغریکارشناس ارشد روانشناسی تربیتیJournal Article20150512مطالعات بسیاری نشان دادهاند که، عشق بهعنوان یک پدیده روانی، یک پیشبینی کننده مهم شادکامی، رضایت و هیجانهای مثبت است. در این پژوهش رابطه عشق رفاقتی و عشق پرشور با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و منفی بررسی میشود. از بین دانشجویان متأهل دانشگاه تربیت مدرس، 123 نفر (63 زن و 60 مرد) بهعنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیر عشق، از مقیاس عشق پرشـور (هاتفیلد و رپسون، 1993) و مقیاس عشق رفاقتی (استرنبرگ، 1986) و برای اندازهگیری بهزیستی ذهنی از مقیاس رضایت از زندگی (پیوت و داینر، 1993) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلجن، 1988) استفاده شد. دادههای بدست آمده با استفاده از روشهای تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. با توجه به نتایج، بدون در نظر گرفتن تفاوتهای جنسیتی، رابطه عشق رفاقتی با رضایت از زندگی، مستقیم و معنادار وبا عاطفه منفی، معکوس و معنادار بود؛ ولی عشق پرشور با هیچکدام از متغیرهای بهزیستی ذهنی ارتباط معناداری نداشت. تفاوتهای جنسیتی تنها در رابطه بین عشق رفاقتی و عاطفه مثبت و منفی مشاهده شد. بهگونهای که در زنان، عشق رفاقتی بالاتر با عاطفه مثبت بالاتر و عاطفه منفی پایینتر رابطه داشت؛ ولی در مردان رابطه بین عشق رفاقتی و عاطفه مثبت و منفی معنادار نبود. بنابراین نتایج این مطالعه نشان میدهد که عشق به سادگی موجب شادکامی نمیشود و رابطه بین عشق و بهزیستی ذهنی یک رابطه چند بعدی است. در مجموع یافتههای پژوهش حاضر از اهمیت نقش عشق رفاقتی در برخی مؤلفههای بهزیستی ذهنی حمایت میکند.https://jfr.sbu.ac.ir/article_94960_f5b6e4c3b57c912527292df438081f28.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823کیفیت ارتباط والد- فرزند پیش شرط تربیت دینی فرزندان94978FAمنصوره السادات صادقیدانشگاه شهید بهشتیعلی مظاهریدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت ارتباط والد- فرزند بهعنوان پیش شرط تربیت دینی فرزندان طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) بهعنوان نمونه طبقهای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک تربیتی یا محیط خانوادگی (نقاشان، 1358) و پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. بهطور کلی نتایج آزمون مجذور کا نشان داد در حالیکه در سبک تربیتی مقتدرانه بیشترین فراوانی مربوط به آزمودنیهایی است که والدین خود را «افرادی مذهبی در نظرگرفتهاند که برای تربیت دینی آنها سعی و تلاش کردهاند»، در سبک تربیتی مسامحهکارانه بیشترین فراوانی مربوط به آزمودنیهایی است که والدین خود را «افرادی بیتفاوت نسبت به مذهب در نظر گرفته که برای تربیت دینی آنها سعی و تلاش نداشتهاند». همچنین در حالیکه درصد آزمودنیهایی که خود را در گروههای «من مسلمان هستم و اگرچه دوست دارم که دستورات دینی را رعایت کنم، ولی گاهی چنین نیستم» و «من به خدا ایمان دارم و اگرچه دوست دارم خواستههای او را انجام دهم ولی گاهی اوقات نمیتوانم» در سبک تربیتی مقتدرانه دارای بیشترین فراوانی است. درصد آزمودنیهایی که خود را در گروههای «هنوز در مورد دین خود تصمیمی نگرفتهام» و «ممکن است خدا وجود داشته باشد، ولی این امر به زندگی من ارتباطی ندارد» قرار دادهاند، در سبک تربیتی مسامحهکار بیشترین فراوانی را دارد. در مطالعه حاضر همچنین نشان داده شد که منابع شناخت دینی در سبکهای تربیتی مختلف، متفاوت است. بهطوری که در سبک تربیتی مقتدر شناخت دینی بیشتر از طریق خانواده و در سبک تربیتی مسامحهکار شناخت دینی بیشتر از طریق اماکن مذهبی است. در تبیین نتایج فوق به ارتباط والد ـ فرزند در دوران کودکی با توجه به نظریههای روابط موضوعی، دلبستگی و یادگیری اجتماعی اشاره شده است. این نظریهها فرض میکنند که ارتباط بهینه والد ـ فرزند در جامعهپذیری دینی فرزندان نقش مهمی ایفا میکند.https://jfr.sbu.ac.ir/article_94978_ad66c4121ddeed2e342f7b8ed9658357.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823مقایسه نتایج آزمونهای فرافکن ترسیمی در کودکانی که مورد کودکآزاری جسمی قرار گرفتهاند با کودکان عادی94982FAصبا صبا خدایاری فردکارشناس ارشد روانشناسی بالینیعلیرضا عابدیندانشگاه شهید بهشتیرخساره یکه یزداندوستانستیتو روان پزشکی تهرانمه سیما پورشهریاریدانشگاه الزهرا (س)بنفشه غراییدانشگاه الزهرا(س)Journal Article20150512کودکآزاری میتواند آثار مخرب جدی بر سلامت روانی و تحول کودکان داشته باشد. در طی سالیان پژوهشهایی صورت گرفته تا بتوان از آزمونهای ترسیمی برای ارزشیابی آثار کودکآزاری استفاده کرد. هدف از این پژوهش مقایسه آزمونهای ترسیمی آدمک، درخت، خانه، و خانواده در کودکانی که مورد کودکآزاری جسمی قرار گرفتهاند با کودکان عادی است. بدین منظور نمونه معرف (100N=) شامل 50 کودک آزاردیده و 50 کودک عادی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و آزمونهای ترسیمی آدمک، درخت، خانه و خانواده بر آنها اجرا گشت. سپس تحلیل واریانس چندمتغیری و تکمتغیری میان دو گروه با روش آزمون اثر هتلینگ انجام شد تا گروهها از حیث مؤلفههای افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، حرمت خود پایین و احساس گناه و شرم مقایسه گردند. یافتههای پژوهش نشان دادند که نمرات گروه اول در تمامی مؤلفههای هر چهار آزمون بهطور معنیداری از نمرات گروه دوم بالاتر بود به جز مؤلفة احساس گناه و شرم که به دلیل ثابت بودن در گروه اول در سه آزمون اول خود به خود حذف شد. این بدین معنی است که کودکانی که مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند، از کودکان عادی افسردهتر، مضطربتر و پرخاشگرتر هستند، حرمت خود پایینتری دارند و از احساس گناه و شرم بیشتری رنج میبرند.https://jfr.sbu.ac.ir/article_94982_04098a24aaaa8936a8577797fcb65ac2.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد94991FAایمانه افخمیفاطمه بهرامیمریم فاتحی زاده0000000283428680Journal Article20150512هدف از مطالعه حاضر بررسی همبستگی بین میزان بخشودگی همسران و تعارض زناشویی آنان میباشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زوجین استان یزد هستند. آزمودنیهای این پژوهش 30 زوج که با نمونهگیری در دسترس (غیراحتمالی) گزیده شدهاند و شرط ورود آزمودنیها این بود که دست کم ششماه از ازدواجشان گذشته باشد. ابزارهای تحقیق عبارت است از: بخشودگی آزمای خانواده(FFS)1 و پرسشنامه تعارض زناشویی که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آنها بهترتیب 85/0 و 94/0 بدست آمد. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که بین تعارض زناشویی و بخشودگی در سه خرده مقیاس درک واقعبینانه، تشخیص و تصدیق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد. همچنین بین بخشودگی و تعارض زناشویی در خرده مقیاسهای رابطه فردی با خویشاوندان خود و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداری دیده شد (05/0Phttps://jfr.sbu.ac.ir/article_94991_e61d3d95b1090c83c5d2d376083cf52f.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84423120070823بررسی اثربخشی مشاوره به شیوه زوج درمانی ـ رفتاری بر افسردگی دوران بارداری95000FAزهره بنازادهکارشناس ارشد مشاور خانوادهایـران باغباندانشگاه اصفهانمریم فاتحی زادهدانشگاه اصفهانJournal Article20150512افسردگی در موقعیتهای گوناگون زندگی بروز میکند. یکی از این موقعیتها دوران بارداری است. بارداری و زایمان از تحولات نموی مهم در زندگی زنان میباشد و باید سازشهای فیزیکی، شخصی و اجتماعی در فرد صورت گیرد تا آمادگی برای وضع حمل موفقیتآمیز ایجاد شود. اهمیت و ضرورت این پژوهش با توجه به تأثیر سوءافسردگی دوران بارداری بر سلامت جسمی و روانی نوزاد و مادر و همچنین اثر سوء آن بر روابط درون خانواده، محرز و مشخص میگردد. روش زوجدرمانی رفتاری و فنون مربوط به این روش جهت افزایش حمایت همسر و ایجاد رضایتمندی زناشویی مناسب است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شیوه زوجدرمانی رفتاری در کاهش افسردگی دوران بارداری بوده است. روش این تحقیق به صورت نیمه تجربی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون بوده و در آن از دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان باردار افسرده مراجعهکننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهر کرمان بوده است. نمونه 30 نفر از این زنان بودند که بهصورت گمارش تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از تست افسردگی ادینبرگ که دارای پایایی معادل 75/0 میباشد، استفاده شد و از هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمون بهعمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری توسط Spss و روش آماری مورد استفاده مانوا بوده است. یافتهها نشان داد که میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش در پسآزمون نسبت به پیشآزمون و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش قابل ملاحظهای یـافت (001/0=P) که نشان میدهد ارائه مشاوره به شیوه زوجدرمانی رفتاری افسردگی دوران بارداری را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.https://jfr.sbu.ac.ir/article_95000_86ee7b582a06c299502a035224757cb3.pdf