این پژوهش با بهرهگیری از مبانی نظری تئوری خودنظمبخشی برای حل مشکلات و ارتقاء رضایت زناشویی طراحی شده است. محتوای اساسی زوج درمانی خودنظمبخشی این است که خود زوجین (نه درمانگر) تغییرات طولانی مدتی را در رابطه-شان ایجاد کنند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر زوج درمانی خودنظمبخشی کوتاه مدت بر افزایش رضایت زناشویی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین مراجعهکننده به درمانگاه شهر بابلسر بوده و نمونه شامل 20 زوج که در بهـار و تـابستـان سال 1386 جهت دریافت کمکهای تخصصی در زمینه مشاوره زناشویی مراجعه کرده بودند که به روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس آزمون رضایت زناشویی انریچ بر روی آنها اجرا شد. یافته-های این تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (مانوا) نشان داد که زوجدرمانی کوتاهمدت خودنظمبخشی بر افزایش رضایت زناشویی، سازگاری با شخصیت همسر، ارتباط، حل تعارض، رضایتمندی از اوقات فراغت، بهبود رابطه جنسی و رابطه با خویشاوندان و دوستان مؤثر میباشد، اما جنسیت آزمودنیها تأثیری بر میزان اثربخشی درمان خودنظمبخشی ندارد. نتیجهگیری نهایی این است که شیوه فوق تأثیر بهسزائی در افزایش رضایت زناشویی زوجین دارد و زوج-درمانگران میتوانند نقش خودنظمبخشی را در حل تعارضات و افزایش رضایت زناشویی بهعنوان عامل مهم در نظر بگیرند.