دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121تأثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارتهای خودنظمدهیخشم و تعارضات والد ـ نوجوان در دختران دوره راهنمایی شهرتهران95708FAمحبوبه ابوئی مهریزیدانشگاه شهید بهشتیکارینه طهماسیاندانشگاه شهید بهشتیابوالقاسم خوشکنشدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512در راستای لزوم آموزش مهارتهای «مدیریت هیجانی»، این پژوهش با عنوان «تأثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارتهای خودنظمدهی خشم و تعارضات والد ـ نوجوان دوره راهنمایی شهر تهران» انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر اجرای برنامه آموزش مدیریت خشم برای گروه معینی از دانشآموزان دختر دوره راهنمایی و ارزشیابی اثربخشی آن بر افزایش مهارتهای خودنظمدهی خشم و کاهش تعارضات دختران نوجوان در ارتباط با والدینشان است در این موقعیت پژوهشی، از طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشآموزان دختر پایه-های اول و دوم دوره راهنمایی شهر تهران تشکیل میدهند. ابتدا 30 دانشآموز از طریق نمونهگیری در دسترس از دو مدرسه غیرانتفاعی دوره راهنمایی دخترانه شهر تهران انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از مشخص شدن گروه-های آزمایش و کنترل، برنامه آموزش مدیریت خشم به عنوان عامل آزمایشی، در 10 جلسه 90 دقیقهای و به صورت هفتگی بر گروه آزمایش اعمال گردید. در اواسط دوره یکی از دانشآموزان گروه آزمایش به دلیل غیبت حذف گردید و با حذف یکی از اعضای گروه کنترل، نمونه پژوهش به 28 دانشآموز رسید. در پایان از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. ابزار این پژوهش شامل دو پرسشنامه بیان صفت و حالت خشم و راهبردهای تعارض است و هر دو از روایی و پایایی خوبی برخوردارند. یافتههای این تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروههای آزمایش و کنترل در مهارتهای خودنظمدهی خشم و تعارضات والد ـ نوجوان در سطح 05/0 معنادار بود. نتیجهگیری نهایی این است که آموزش مدیریت خشم، مهارتهای خودنظمدهی خشم را افزایش داده و موجب کاهش تعارضات والد ـ نوجوان میشود.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121بررسی اثربخشی روش ارتباط محاورهای در افزایش سازگاری زناشویی زوجهای ناسازگار95723FAعصمت دانشدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روش تحلیل ارتباط محاورهای در افزایش سازگاری زناشویی زوجهای ناسازگار است. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیشآزمون و پسآزمون و نمونهگیری به شیوه در دسترس با جایگزینی تصادفی میباشد. بدین منظور از میان 54 زوجی که از طریق اطلاعیهای داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، 16 زوج (32 زن و شوهر) به روش تصادفی انتخاب و پس از ردیف کردن نمراتشان، همتا شدند و به طور تصادفی به دو گروه- آزمایش و گواه- تقسیم شدند. زوجهای گروه آزمایش در 10 جلسه 2 ساعته هفتگی شرکت کردند. ابزار پژوهش مقیاس 32 سؤالی سازگاری دو عضوی اسپانیر (DAS) بـود که در مرحله قبل و بعد از درمانگری و دو ماه بعد از درمان در مرحله پیگیری به طور انفرادی در شرایط کنترل شده در مورد هر دو گروه اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر، آزمون t مستقل و رسم نمودار تحلیل شد. یافتهها نشان دادند روش تحلیل ارتباط محاورهای، سازگاری زناشویی، رضایت دونفری، همبستگی دو نفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زن و شوهرهای گروه آزمایش را نسبت به قبل از درمانگری و نسبت به گروه گواه افزایش داده است. نتیجه-گیری تحلیل ارتباط محاورهای با تأکید بر خودشناسی و با فعال کردن رفتارهای منبعث از «حالت من بالغ» روش مداخلهای مؤثری برای حل اختلافهای زناشویی و افزایش سازگاری در زوجین ناسازگار است.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121نظام ایرانی کدگذاری مشاهدهای از تعاملات دو جانبه زوجین95731FAمنصوره السادات صادقیدانشگاه شهید بهشتیمحمدعلی مظاهریدانشگاه شهید بهشتیفرشته موتابیدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512هدف از این پژوهش معرفی نظام کدگذاری مشاهدهای از تعاملات دوجانبه زوجین ایرانی است که به بررسی کیفیت و کمیت تعامل در زوجین میپردازد. در این مطالعه نظام کدگذاری مشاهده-ای بر اساس چندین نظام کدگذاری از جمله نظام کدگذاری مخصوص عاطفه (SPAFF) انجام شده است و نوارهای ویدئویی از 31 زوج سازگار و ناسازگار (16 ناسازگار)، که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، در چند مرحله از تعامل زوجین که شامل حل مسئله، تصمیمگیری و صحبت در مورد خاطره خوب قبلی میباشد، گرفته شد هم چنین زوجین پرسشنامه سازگاری زناشویی (MAT) را نیز تکمیل نمودند. نتایج بررسی داده-ها با تحلیل نتایح پایایی ملاک، پایایی بین مشاهدهگران، بررسی رابطه نمرات MAT و نمره تعاملات مثبت و منفی در زوجین سازگار و ناسازگار و نیز تحلیل تشخیصی نشان داد که نظام ایرانی کدگذاری مشاهدهای تعاملات زوجین ICICS ابزاری معتبر و رواست. نتایج نشان دادند که نظام کدگذاری تعامل زوجین ایرانی شامل 23 کد تعاملی است: 15 کد تعاملی منفی، 1 کد تعاملی خنثی و 7 کد تعاملی مثبت. 11 کد از 15 کد تعاملی منفی شبیه سایر نظامهای کدگذاری در مطالعات متعدد است. این کدها شامل تنفر، اهانت، کج خلقی، سلطهگری، انتقاد، عصبانیت، تنش، شوخی عصبی، دفاعی رفتار کردن و غمگینی و دیوار سنگی است. کدهای تعاملی منفی که در این مطالعه معرفی شدند شامل 4 زمینه اصلی از قبیل «خانواده»، «اهانت به خود»، «تخطئه کردن رابطه» و «قواعد جنسیتی»میباشند. البته در این زمینه ها 11 زیرکد نیز شناسایی شدند. در تعاملات مثبت رد و بدل شده بین زوجین نیز کاربرد کلمه «ما» جزء زمینه معرفی شده در این مطالعه است که کد مربوط به آن گفتن کلمه ما زوجین در مورد روابطشان میباشد. سایر کدها که مشابه کدهای مطالعات دیگر است، شامل علاقه برای رابطه، تصدیق و تأیید کردن، عاطفه، شوخی، شگفتزده کردن و خودافشایی است. در تفسیر یافتههای فوق به نقش بااهمیت خانواده اصلی و تأثیر آن بر زندگی زوجین ایرانی و نیز برجسته کردن تفاوت-های فرهنگی در گویههای ایرانی اشاره شده است.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121رابطه سبکهای والدینی با استعداد اعتیاد در فرزندان95740FAعلی زینالیدانشگاه آزاد اسلامی واحد خویرقیه وحدتدانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیهخاور قره دینگهدانشگاه آزاد اسلامی واحد خویJournal Article20150512هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر نوع سبک والدینی در پیشبینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبکهای والدینی مختلف به شکلدهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان میانجامد؟ شرکتکنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبکهای والدینی PSQ بود. دادههای حاصل از شرکتکنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معناداری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش-بینیکننده معکوس و معنادار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا-داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیشبینی کننده مستقیم و معنادار آن است. سبک والدینی بیاعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معناداری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی-اعتنای مادر پیشبینیکننده مستقیم و معنادار آن است اما سبک والدینی بیاعتنای پدر پیش-بینیکننده معنادار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معناداری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبکهای والدینی بی-اعتنا و مستبد را به عنوان سبکهای ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی مینماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامههای کاهش تقاضای مصرف مواد میداند.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121بررسی جامعهشناختی فاکتورهای زمینهساز خانواده و مدرسه درگرایش دختران نوجوان به کژرفتاری جنسی و اعتیاد به مواد مخدر95747FAاعظم امینیانکارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعیسیدمحمد سید میرزاییدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512رفتارهای نابهنجار نوجوانان، امروزه مسئله عمده-ای در حوزه آسیبشناسی به شمار میرود. خانواده جایگاه مهمی را در چارچوب نهادهای جامعه دارد که از طریق پایهریزی الگوهای تربیتی و رفتاری خود، همنوایی با هنجارهای اجتماعی مورد پذیرش جامعه را در کودکان و نوجوانان درونی میسازد. همچنین نقش مدرسه در انتقال هنجارها و ارزشهای مورد قبول در جامعه، بر همگان آشکار است. تعلقات خاطر نوجوانان نسبت به مدرسه و مشارکت آنان در فعالیتهای مدرسه، از عوامل مؤثر بر کژرفتاری نوجوانان است. بر این اساس و با توجه به نقش حائز اهمیت دو نهاد مذکور، هدف اصلی این تحقیق، شناخت میزان اثر نهادهای خانواده و مدرسه بر گرایش به کژرفتاری جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در میان دختران نوجوان میباشد. پژوهش حاضر سعی نموده است ضمن مرور و توجه به رویکردهای مختلف این حوزه، با رویکردی جامعهشناختی و با روش پیمایش (انتخاب 426 نفر از دانشآموزان نوجوان دختر 14 تا 18 سال در تهران بزرگ)، نمونهای از جامعه ایران را مورد مطالعه قرار دهد. برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که فاکتورها و متغیرهای خانواده و مدرسه هر کدام بهطور مجزا بر متغیرهای وابسته تحقیق، اثرات قابل توجهی دارند. در مجموع، میان اکثر متغیرهای مستقل تحقیق با متغیرهای وابسته مورد نظر، رابطه معناداری مشاهده شد و بنابراین، نتایج حاصل از آزمونهای رگرسیونی، مدل نظری تحقیق را تأیید نمود.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121بررسی تأثیر آرمانگرایی توسعهای بر شکاف بین نگرشهای دختران و مادران آنها نسبت به ازدواج و خانواده95754FAزهرا کاظمیدانشگاه پیام نور میانهJournal Article20150512این مقاله بر آن است ضمن شناخت نگرش دختران و مادران نسبت به ازدواج ، خانواده و شکاف بین آنها، تأثیر آرمانگرایی توسعهای را بر این شکاف بررسی کند. این پژوهش به شیوه پیمایشی و با کمک پرسشنامه خود ایفا بر روی400 نفر (200 نفر دختر و 200 نفر مادران آنها) از دانشجویان دختر دانشگاه تبریز انجام گرفته است. برای گزینش نمونهها از روش نمونه-گیری طبقهای چند مرحلهای استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، بین نگرش مادران و دختران آنها شکاف قابل توجهی وجود دارد.نگرش مادران نسبت به سن مطلوب ازدواج، نحوه انتخاب همسر، جدایی و طلاق، مطلوبیت ازدواج، قدرت تصمیمگیری در خانواده، ارتباطات خانوادگی و مطلوبیت فرزندآوری، سنتی است و دختران نسبت به این شاخصها نگرش مدرن دارند. هم-چنین آرمانگرایـی توسعهای بر این شکاف نگرشی بین مادران و دختران تأثیر مستقیم و مثبت دارد و با افزایش آرمانگرایی توسعهای، نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده در بین افراد، مدرنتر میشود.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84426320110121بررسی سنخهای ارزشی و تغییرات فرهنگی در خانواده95761FAتقی آزادارمکیدانشگاه تهرانمصطفی ظهیرینیادانشگاه هرمزگانJournal Article20150512ارزشها نقشی اساسی در تبیین، کنترل، هدایت و پیشبینی کنشهای افراد ایفا میکنند و شیوه جهتگیری، کنش و تعامل آنها را نسبت به سایر افراد تعیین و هدایت میکنند. بنابراین با توجه به اهمیت ارزشها در تعیین و هدایت رفتار و تعاملات اجتماعی در جامعه، بررسی موضوع این مقاله بهویژه در جوامع چندفرهنگی مانند شهر بندرعباس، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این مقاله در صدد است با بهرهگیری از نظریههای مربوط به تغییرات فرهنگی، ضمن شناخت وضعیت سنخهای ارزشی در بین اعضای خانواده ایرانی (والدین و فرزندان)، به بررسی تغییرات فرهنگی در خانواده بپردازد. دادههـای ایـن تحقیق با تکمیـل 393 پـرسشنامـه (200 نفر والدین و 193 نفر فرزندان) به روش مصاحبه حضوری، از خانوارهای ساکن در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی وضعیت سنخهای ارزشی، نشان میدهند که هم والدین و هم فرزندان، ارزشهای مادی را نسبت به ارزشهای فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می-دهند. همچنین نتایج نشان داد، میزان رضایت از زندگی، تعامل اجتماعی و احساس خوشبختی فرزندان، بیشتر از والدین است و در مقابل والدین بیشتر به ارزشهای مذهبی و خانوادگی توجه دارند. این مسئله احتمالاً به دلیل تأکید بیشتر والدین بر ارزشهای سنتی، مذهبی و خانوادگی باشد که خود نیز، تحت تأثیر شرایط اجتماعی شدن افراد در دوران اولیه زندگیاشان است. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت، به دلیل برآورده نشدن نیازهای اولیه افراد در هر دو گروه از پاسخگویان (والدین و فرزندان)، اولویتهای ارزشی بیشتر به سمت ارزشهای مادی گرایش دارد. در واقع علیرغم ظهور و نمود بُعد سخت توسعه در جامعه آماری، بُعد نرم توسعه (تغییرات فرهنگی و ارزشی متناسب) هنوز تحقق نیافته است.