2024-03-29T15:10:13Z
https://jfr.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14099
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی برحسب الگوی خانواده
نعیما
محمدی
فاطمه سادات
علمدار
مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر الگوی خانواده (زنسرپرست، چندزن و تکهمسر) بر میزان «رضایتمندی از زندگی» و «کیفیت زندگی» انجام شده است. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. گروه نمونه این پژوهش شامل 187 زن متأهل مراجعهکننده به مرکز بهداشت شهرستان کهنوج میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.دادههای بهدست آمده پس از آزمونهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون F و ضریب رگرسیون در فضای SPSS تحلیل شد.نتایج بهدست آمده نشان داد که الگوی خانواده، تبیینگر 54% تغییرات رضایتمندی زنان از زندگی خانوادگی میباشد. در مقام مقایسه، بالاترین رضایتمندی و کیفیت زندگی در خانوادههای تک همسر ملاحظه شد؛ میزان رضایت از زندگی در خانوادههای زن سرپرست، برحسب علت سرپرست شدن زن قابل تبیین است. همچنین بالاترین کیفیت زندگی مربوط به زنانی است که همسرانشان فوت کردهاند.رضایتمندی در خانوادههای چندهمسر، با توجه به تعداد زنان قابل تبیین است. نتایج بدست آمده در راستای تأیید فرضیه تحقیق نشان میدهد، رضایتمندی از زندگی خانوادگی مؤلفهای فرهنگی است که در جریان کنشهای اجتماعی با دیگران شکل میگیرد.
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97105_816dbc07bfa54f47e6e619c47b677060.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
تدوین مدل روابط سبک های فرزند پروری- شخصیت-عزت نفس و شادکامی- الگوی تحلیل مسیر
سولماز
دبیری
علی
دلاور
غلامرضا
صرامی
محمدرضا
فلسفی نژاد
هدف اساسى این پژوهش، تدوین مدل روابط سبکهای فرزندپروری، شخصیت، عزتنفس و شادکامی در دانشجویان بود.350 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با روش نمونهگیرى خوشهاى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامههای شادکامی آکسفورد، عزتنفس روزنبرگ، شیوههای فرزندپروری بوری (فرم مادر) و پرسشنامه شخصیت آیزنک بود.دادههاى بدست آمده با روش آمارى تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مدل اولیه ارائه شده تنها در بعضی شاخصها برازش داشت، بنابراین مدل تعدیل شده برازش بهتری با دادهها نشان داد. آشکار شد که برونگرایی و عزتنفس، با شادکامی رابطه مستقیم مثبت دارند. همچنین بین روان رنجورخویی و شادکامی رابطه منفی معنادار و بین برونگرایی با شادکامی به واسطه عزتنفس رابطه غیرمستقیم معناداری یافت شد.یافتهها نشان دادند که بین سبک فرزندپروری قاطع با شادکامی به واسطه روان رنجورخویی و برونگرایی رابطه غیرمستقیم معنادار وجود دارد. همچنین برونگرایی، سبک فرزندپروری قاطع، روان رنجورخویی و عزت نفس به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در این پژوهش نقش عزتنفس، شخصیت و سبکهای فرزندپروری در شادکامی تأیید شد که این بیانگر اهمیت نقش این متغیرها در شادکامی است.
شادکامی- سبک های فرزندپروری- شخصیت- عزت نفس
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97108_a2a3f0f71f3cdc42573da783d2e51319.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر
وحید
نجاتی
قیصر
ملکی
عباس
ذبیح زاده
خدابخش
احمدی
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کمتوان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کمتوانان ذهنی تربیتپذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی میباشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسهای، 225 نفر از کمتوانان ذهنی تربیتپذیر استان تهران به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در گروه کمتوانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکالوالیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کمتوان ذهنی تربیتپذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافتههای این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کمتوانان ذهنی تربیتپذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97114_b62111502deaf79515713c558ccdd5f4.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
آموزش خانواده به خانواده: مبانی نظری و نمونه کاربردی خانواده دارای کودکان سندروم داون
مهدی
رصافیانی
معصومه
پورمحمدرضای تجریشی
ساحل
همتی
اصغر
دادخواه
رباب
صحاف
سیده سمیه
جلیل آبکنار
محمد
عاشوری
روح ا..
حاجی زاده دامغانی
داشتن فرزندان با نیازهای ویژه، خانواده را با مسائل زیادی در زمینههای اجتماعی، آموزشی و خودیاری مواجه میسازد. برقراری ارتباط عمیقتر با خانوادهای دیگر دارای تجربهای مشابه در این زمینه، میتواند مسیر مشکلات طی شده را به آنها نشان دهد. هدف آموزش خانواده به خانواده، انتقال تجارب مثبت خانوادهها به یکدیگر است. در این پژوهش زمینهیابی، به روش نمونهگیری در دسترس از اعضای کانون خیریه سندروم داون، 12 نفر از والدین (11 مادر و 1 پدر) کودکان با سندروم داون به طور داوطلب انتخاب شدند تا در 5 جلسه هفتگی گروهی (به مدت 1 ماه) تجارب خود را در ارتباط با مسائل ویژه دوران پیشدبستانی فرزندان خود بازگو نمایند. از میان این مسائل، 4 اولویت جهت ارایه در پانل آموزشی سمینار سندروم داون انتخاب شد. سه ماه بعد از برگزاری سمینار، با استفاده از پرسشنامه 20 سوالی (محقق ساخته)، ویژگیهای دموگرافیک شرکتکنندگان داوطلب در سمینار (22 نفر از والدین) ثبت و میزان رضایت آنها از مفید بودن پانل آموزشی جمعآوری شد. نتایج نشان دادند که میانگین رضایت خانوادهها از پانل آموزشی و همه مؤلفههای رضایت بسیار زیاد بود. با توجه به محدودیت گروه نمونه، در دسترس بودن آن و اختصاص پانل آموزشی به مسائل دوره پیشدبستانی و عدم کنترل منابع حمایتی در خانوادهها، پیشنهاد می شود که پژوهشهای آتی ضمن توجه به موارد مطروحه، به برگزاری دورههای آموزش خانواده به خانواده در قالب سمینارها در دورههای مختلف سنی افراد داون مبادرت ورزند و اینگونه برنامهریزی جهت توانمندسازی افراد با نیازهای ویژه و خانوادههای آنها در مقابله با استرس مورد استفاده قرار گیرد.
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97124_b641aebd995928462a75097f9f66cd75.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
مقایسه اثربخشی دو مدل درمانی کمردرد: درمان مبتنی بر مشارکت همسر بیمار در مقایسه با درمان بیمار به تنهایی
مریم
عباسی
محسن
دهقانی
حسن
جعفری
حمید
بهتاش
جمال
شمس
لیلی
پناغی
این مطالعه اثربخشی مقایسهای دو درمان زوج محور و بیمارمحور را در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد ارزیابی قرار میدهد. 24 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن و همسرانشان به طور تصادفی در دو گروه درمانی مذکور جایگزین شدند. بیماران در گـروه درمـان زوجمحـور همـراه بـا همسر خـود در جلسـات هفتگـی دو سـاعتـه به مـدت هفت هفتـه مشارکت کرده و آموزشهایی را پیرامون روشهای مقابله با درد به شیوه دو نفره و مهارتهای برقراری ارتباط حین درد دریافت کردند. بیماران در گروه بیمارمحور مهارتهای مذکور را بدون حضور همسر و به صورت انفرادی دریافت کردند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد، گروه دریافتکننده مداخله زوج محور به طور معناداری در مقایسه با گروه بیمارمحور در ترس از حرکت و آسیب و پاسخ منفی همسر به فعالیت بهبود بیشتری داشته اند. میتوان گفت درمان بینرشتهای که حضور همسر را به طور فعال ترغیب کند در بهبود برخی شاخصهای مرتبط با بیمار نتیجه بخش خواهد بود.
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97129_a88c7139e5aff2a3f8392157c87c361a.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
وضعیت حقوقی شروط ناظر بر روابط جنسی زوجین
مجید
عباسی
عقد نکاح در تمام مذاهب و نظامهای حقوقی، به دلیل کارکرد بیبدیل در سلامت و بقای اجتماع، همـواره در سایـه چتـر حمـایت حکـومت، و قانونگذاران بوده است. توالد و تناسل که بقای ملتها به آن متکی است، خود مرهون حق استمتاع جنسی است و به دلیل اهمیت این حق و تکلیف متقابل زوجین به برقراری رابطه جنسی سالم، شناخت شروط ناظر بر آن و بررسی وضعیت حقوقی آنها، از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. تتبع و تعمق در اقوال و نظرات پژوهشگرانی که خود را با این مسئله آشنا کردهاند، حکایت از وجود اختلافی عمیق چه در میان فقها و چه در میان حقوقدانان دارد.به نظر میرسد، دلیل اصلی این اختلاف به فقد اجماع و اتفاقنظر بر روی تعریف و ماهیت حقوقی نکاح و تشخیص مقتضای ذات آن از سایر اقتضائات برمیگردد. عدهای تمتع و اتحاد جنسی و عدهای دیگر زوجیت و پیوند زناشویی را هدف از عقد نکاح میدانند و گروهی دیگر، همکاری و شرکت در زندگی را هدف از این عقد مقدس برشمردهاند.بنابراین ما در این نوشتار ابتدا به شناخت ماهیت و ذات عقد نکاح پرداخته، و به این پرسش مهم پاسخ خواهیم گفت که مقتضای ذات عقد نکاح چیست؟ و سپس در مورد شروط ناظر به روابط جنسی زوجین بحث خواهیم کرد. در پاسخ به سوال نخست باید گفت که اثر نخستین و بالذات نکاح، علقه و پیوند زوجیت است و بقیه آثار مترتب بر این اثر هستند. و نیز در پاسخ به سوال دوم، با تفکیک شروط به شروط ممنوع کننده روابط جنسی و محدود کننده، این نتیجه حاصل شد که دسته اول به دلیل مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه و نیز سلب حق به طورکلی، باطل بوده ولی مبطل نکاح نیست، ولی شروط دسته دوم اصولاً نافذ هستند.
مقتضای ذات- مقتضای اطلاق- شرط- تمتع جنسی
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97140_5b075d76220d796a33ad7c35922543eb.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1391
8
2
بررسی تحلیلی وجوب یا عدم وجوب طلاق خلع از جانب زوج در فقه امامیه
علی اکبر
ایزدی فرد
حسین
کاویار
عبدالرسول
دیانی
بهناز
احمدوند
خلع نوعی طلاق است که انگیزه آن بیزاری زن از شوهر است و برای آن، زن مالی را به همسرش میبخشد. آنچه مقاله حاضر به آن پرداخته این است که اگر زنی از شوهر خود کراهت داشته باشد و حاضر باشد که همه مهرش را که از او گرفته به او برگرداند و یا اگر مهر، دینی است که بر ذمه شوهر دارد، ابراء نماید تا شوهر او را طلاق خلع دهد، آیا بر زوج واجب است که او را طلاق خلع بدهد یا خیر؟نگارندگان با طرح سؤال فوق، بعد از بیان مفاهیم و بررسی و نقد دیدگاههای مختلف در این باره به این نتیجه میرسند که با توجه به عدم وجود دلیلی متقن و معتبر از کتاب یا سنت که دلالت بر منع وجوب طلاق خلع بر مرد داشته باشد از یکسو و همچنین وجوب نهی از منکر، ارتکاز عقلاء در عقود، حکم عقل، رعایت مصلحت اجتماعی و قاعده نفی عسر و حرج، با مطلق کراهت زن از مرد و بذل فدیه به مرد و درخواست طلاق، بر مرد واجب و لازم است که زن را طلاق دهد و اگر استنکاف کرد، زوجه به اذن حاکم شرع و به نیابت از زوج ممتنع، طلاق داده میشود.با اثبات این فرضیه، شبههای مبنی بر وجود تبعیض بین زن و مرد در طلاق وجود ندارد؛ زیرا همچنان که مرد میتواند به هر دلیلی با پرداخت مهریه، زن خود را طلاق دهد، زن نیز میتواند با داشتن هرگونه کراهتی از مرد، با بذل مهریه یا هر گونه مالی، از مرد بخواهد که او را طلاق دهد.
طلاق خلع- وجوب- عدم وجوب- کراهت زوجه
2012
09
22
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97147_7dcd656577e124206f8330b5401690d8.pdf