2024-03-29T18:07:53Z
https://jfr.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=13756
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
سبک های دلبستگی و شیوه همسر گزینی (چند همسری - تک همسری)
مسعود
عارف نظری
محمدعلی
مظاهری
نمونهای شامل 245 مرد متأهل انتخابگردید. از این میان 45 آزمودنی چندهمسر و 200 آزمودنی تکهمسر در نظرگرفته شد. پیش از این، رابطه بین سبکهای دلبستگی و الگوهای رفتاری بزرگسالان، علیالخصوص نقش تأثیرگذار آن بر روابط عاشقانه و سازگاری زناشویی در پژوهشهای زیادی گزارش شده بود. در پژوهش حاضر ملاک چندهمسری براساس تاریخچه زندگی زناشویی و سبکهای دلبستگی نیز براساس آزمون سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (1987) مشخص شد. سپس از طریق آزمون خیدو بر تفاوت معنادار میان سبکهای دلبستگی در مردان چندهمسر و تکهمسر تأکید شد. نتایج، حاکی از رایجتر بودن سبک دلبسته ایمن در هر دو گروه تکهمسر 75% و چندهمسر 65% بود. لذا با توجه به یافتههای پژوهش، سبکهای دلبستگی ناایمن نمیتوانند عامل تعدد زوجین افراد باشند. این رفتار با الگوی دلبستگی ایمن، ارتباط بیشتری را نشان میدهد. بهنظر میرسد اساس تکاملشناختی رفتارهای همسرگزینی بهگونهای در متن جوامع مختلف خود را حفظ نموده است که تعاریف فرهنگی و قوانین موضوعه نتوانسته تغییر چندانی در آن ایجاد نماید. از اینرو رفتار چندهمسری چه به شکل قانونمند آن و چه به شکل روابط برونزناشویی در جوامع مختلف مشاهده میشود. با توجه به استفاده نظریه دلبستگی از نظریات کردارشناسی و روانشناسی تکاملی، طبیعی بهنظر میرسد که رفتار چندهمسری دستکم از این نقطهنظر رفتاری بهنجار و بدون عوامل زمینهساز روان آسیبشناختی باشد.
دلبستگی ـ چندهمسری ـ روانشناسی تکاملی
2005
04
21
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
هوش هیجانی و سازگاری زناشویی در زنان متأهل شاغل آموزش و پرورش
حمیده
جعفریزدی
محمود
گلزاری
بهمنظور بررسی رابطه هوش هیجانی با سازگاری زناشویی در زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش تهران، 109 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای از مناطق (5 ،7 ،13) آموزش و پرورش تهران انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی بارـ آن (1980) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1971) در طرح مطالعه مقطعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گامبهگام استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل یافتهها نشان داد که بین هوش هیجانی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت (42/0=r) وجود دارد. همچنین بین مؤلفههای هوش هیجانی و سازگاری زناشویی نیز رابطه مثبت وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره به شیوه گامبهگام میتوان مؤلفه هوش هیجانی خلق کلی و هوش هیجانی بینفردی را بهعنوان متغیرهای پیشبین برای سازگاری زناشویی زنان تلقی کرد (43/0=r2). بهعبارتی زنانی که توانایی تشخیص و ابراز هیجانهای خود و تشخیص هیجانهای دیگران را دارند و نیز دارای خصوصیاتی چون خوشبینی، شادکامی، توانایی حل مسئله، کنترل تکانه، خودشکوفایی، استقلال و همدلی هستند، در زندگی زناشویی خود از سازگاری بیشتری برخوردارند.
هوش هیجانی
سازگاری زناشویی
زنان
آموزش و پرورش
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94792_5030e24c33590f0dc39c369777051911.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
ارتباط تفکرات غیرمنطقی و الگوهای دلبستگی با سازگاری زناشویی
فرید
مؤمن زاده
محمدعلی
مظاهری
محمود
حیدری
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط تفکرات غیرمنطقی و الگوهای دلبستگی با سازگاری زناشویی انجام گرفته است. فرضیه اصلی پژوهش این است که بین تفکرات غیرمنطقی و الگوهای دلبستگی با سازگاری زناشویی ارتباط معناداری وجود دارد. 100 زوج (200 نفر) بهعنوان گروه نمونه از چهار منطقه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهر مشهد با روش نمونهبرداری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. کلیه شرکت-کنندگان، آزمون تفکرات غیرمنطقی (برگرفته از نظریه الیس)، پرسشنامه الگوهای دلبستگی بزرگسال (هزن و شیور) و آزمون سازگاری زناشویی (لاک و والاس) را تکمیل کردند. تحلیل نتایج نشان داد که بهجز تفکرهای «عدم کنترل هیجانات» و «کمالطلبی»، رابطه منفی معناداری بین تفکرات غیرمنطقی و سازگاری زناشویی وجود دارد. همچنین بین الگوهای دلبستگی و سازگاری زناشویی روابط معناداری بدست آمد. از یافته های بدیع این پژوهش وجود تفاوت معنادار بین برخی از انواع تفکرات غیرمنطقی در الگوهای مختلف دلبستگی زوجهاست. تفسیر و تبیین نتایج، به بررسی نقش و چگونگی تأثیر باورها، نگرشها و تفکرات در سازگاری زناشویی زوجها میپردازد و نیز تأثیر الگوهای دلبستگی در کیفیت و سطح روابط زناشویی ـ سازگارانه و ناسازگارانه ـ میپردازد.
تفکرات غیرمنطقی
الگوهای دلبستگی بزرگسالان
سازگاری زناشویی
الیس
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94800_6a13788b42b1fbf43a33ff24e49c9810.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
توانمندسازی زنان سرپرست خانواده از طریق مشاوره گروهی، آگاهسازی و کارآفرینی
سیمین
حسینیان
شهناز
طباطبایی یحییآبادی
در این پژوهش به بررسی اثرات آموزشهای آگاهسازی (فردی و شغلی)، کارآفرینی و مشاوره گروهی بر عزتنفس و گرایشهای کارآفرینی زنان سرپرست خانواده شهر تهران پرداخته میشود. نمونه مورد پژوهش 193 نفر از زنان 58 ـ 18 ساله بودند که از مجتمعهای واقع در دو منطقه شرق و غرب بهزیستی شهرستان تهران، کمیته امداد امام خمینی (ره) در منطقه شرق و یک سازمان غیردولتی زنان تحت عنوان «کانون مهر» در منطقه غرب تهران بهطور تصادفی انتخاب شدند. مشاوره گروهی، هفتهای دو جلسه (هر جلسه بهمدت 2 ساعت و جمعاً 32 ساعت در طی مدت 2 ماه) برای هر یک از گروههای نمونه انجام شد. چهار گروه نمونه هر یک بهمدت 70 ساعت و جمعاً 280 ساعت تحت آموزشهای آگاهسازی و کارآفرینی، قرار گرفتند. یک هفته بعد از آخرین جلسه آموزش آگاهسازی (فردی و شغلی) و کارآفرینی، پسآزمون برای هر چهار گروه اجرا شد. ابزار استفاده شده در پژوهش، پرسشنامه اطلاعات فردی و شغلی، پرسشنامه عزتنفس کوپراسمیت و پرسشنامه ارزیابی کارآفرینی بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از روشهای آمار توصیفی، میانگین و انحراف معیار و نیز آمار استنباطی، t استیودنت گروههای همبسته و MANOVA استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که برنامه مشاوره گروهی بر عزتنفس زنان سرپرست خانوار (بیسرپرست و بدسرپرست) تأثیر دارد. همچنین برنامههای آموزشی آگاهسازی (فردی و شغلی) و کارآفرینی بر عزتنفس و گرایشهای کارآفرینی زنان سرپرستخانواده مؤثر است.
توانمندسازی
مشاوره گروهی
آگاهسازی (فردی
شغلی)
کارآفرینی
عزتنفس
زنان سرپرستخانوار
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94808_b17a54a50c93b98658dd5213a98dbca4.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
بررسی اثر آموزش توجه شنیداری ـ موسیقایی بر میزان گوش دادن فعال و الگوهای ارتباطی زوجین
حسین
محمودی
نسترن
ادیب راد
دکتر
زاده محمدی
در این پژوهش اثر آموزش توجه شنیداری بر میزان گوش دادن فعال و الگوهای ارتباطی زوجین در بین دانشجویان متأهل دانشگاه شهید بهشتی بررسی شد. نمونه پژوهش شامل 40 نفر (20 زوج) بود که از طریق آگهی برای شرکت در این تحقیق داوطلب شدند. به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آموزشی و کنترل 20 نفره (10 زوج) قرار گرفتند. آموزش توجه و گوش دادن فعال به ساختارهای موسیقی شامل ریتم، ملودی، ارکستراسیون و هارمونی بهعنوان روش مداخله به کار برده شد. دو پرسشنامه الگوهای ارتباطی و مهارتهای شنیداری به عنوان ابزارهای تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون t مستقل بر روی تفاضل نمره های پیشآزمون و پسآزمون در گروه کنترل و آزمایش نشان داد، بین دو گروه، تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود دارد. با این توضیح که آموزش توجه شنیداری ـ موسیقایی در کاهش موانع شنیداری، افزایش مهارتهای شنیداری و بهبود الگوهای ارتباطی، مؤثرتر و کارآمدتر است. عامل جنسیت در توجه شنیداری ـ موسیقایی تأثیر معناداری نداشت.
گوش دادن فعال
الگوهای ارتباطی
آموزش توجه شنیداری ـ موسیقایی
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94820_c9553f04394b960d6d163155be17b1dc.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
بررسی اثربخشی آموزش گروهی بانوان و آموزش مکاتبهای همسران آنها به شیوه شناختی ـ رفتاری بر رضایت زناشویی
زهرا
طغیانی
مهرداد
کلانتری
حمیدطاهر
نشاط دوست
این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش گروهی بانوان و آموزش مکاتبهای همسران آنها به شیوه شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی میپردازد. نوع تحقیق، نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه است. نمونه مورد پژوهش شامل 28 زوج از بین والدین دانشآموزان دبستانی شهر اصفهان میباشد که براساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه-گیری در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ است. بانوان گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعته برنامه آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری دریافت نمودند و همسران ایشان نیز به شیوه مکاتبه ای در برنامه آموزشی شرکت کردند و گام به گام همراه با همسران خود آموزشهای شناختی ـ رفتاری دریافت نمودند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که آموزش گروهی بانوان همراه با آموزش مکاتبهای همسران آنها به روش شناختی ـ رفتاری، رضایت زناشویی گروه آزمایش را نسبت به گروه گواه افزایش داده است، بهگونهای که 36% واریانس نمرات رضایت زناشویی زنان و 35% واریانس نمرات زناشویی مردان مربوط به عضویت گروهی بود (01/0P
آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری
آموزش مکاتبهای
رضایت زناشویی
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94833_47b0348f2c843c8f4e5d06b668111fbb.pdf
خانواده پژوهی
JFR
1735-8442
1735-8442
1384
1
4
بررسی اثربخشی خانوادهدرمانی ساختاری در بهبود عملکرد خانواده و تقویت رضایت زناشویی در خانوادههای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
رقیه
موسوی
علیرضا
مرادی
سید اسماعیل
مهدوی هرسینی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد خانوادهدرمانی ساختاری در کاهش تعارضات زناشویی و والدینی، افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. جامعه پژوهش شامل خانوادههای دارای اختلال عملکرد و فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و نمونه شامل 38 خانواده با حداقل یک فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از روش تحقیق شبهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و اندازهگیری مکرر استفاده شد. نمونهها به دو گروه آزمایشی (خانوادههای کمسواد و باسواد) و دو گروه کنترل با ترکیب مشابه (جمعاً 4 گروه) تقسیم شدند. خانوادههای گروههای آزمایشی، با حضور کلیه اعضای خانواده، طی 9 جلسه در معرض مداخلات درمانی با طرح درمانی یکسان قرار گرفتند. شش هفته پس از آخرین جلسه درمان نیز در یک جلسه پی-گیری شرکت نمودند. برنامه مداخلهای از پیش طراحی شده به گروههای آزمایشی ارائه و نتایج اثرات مداخله با گروه کنترل در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مورد مقایسه قرار گرفت. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس ارزیابی عملکرد خانواده، پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ و مصاحبه بالینی بود. از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و همچنین آمار استنباطی (تکرار سنجش و روش تعقیبی توکی) برای مقایسه میانگینها استفاده شد. نتایج حاکی از اثربخشی خانوادهدرمانی ساختاری در تقویت رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانـواده در سطـح (001/0< p) بود. ولی تفاوت بین گروههای باسواد و کمسواد معنی-دار نبود.
خانواده درمانی ساختاری
رضایت زناشویی
بهبود عملکرد خانواده
2005
04
21
https://jfr.sbu.ac.ir/article_94844_cdfadea605b6231619f763caec84e617.pdf