مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر الگوی خانواده (زنسرپرست، چندزن و تکهمسر) بر میزان «رضایتمندی از زندگی» و «کیفیت زندگی» انجام شده است. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. گروه نمونه این پژوهش شامل 187 زن متأهل مراجعهکننده به مرکز بهداشت شهرستان کهنوج میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.دادههای بهدست آمده پس از آزمونهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون F و ضریب رگرسیون در فضای SPSS تحلیل شد.نتایج بهدست آمده نشان داد که الگوی خانواده، تبیینگر 54% تغییرات رضایتمندی زنان از زندگی خانوادگی میباشد. در مقام مقایسه، بالاترین رضایتمندی و کیفیت زندگی در خانوادههای تک همسر ملاحظه شد؛ میزان رضایت از زندگی در خانوادههای زن سرپرست، برحسب علت سرپرست شدن زن قابل تبیین است. همچنین بالاترین کیفیت زندگی مربوط به زنانی است که همسرانشان فوت کردهاند.رضایتمندی در خانوادههای چندهمسر، با توجه به تعداد زنان قابل تبیین است. نتایج بدست آمده در راستای تأیید فرضیه تحقیق نشان میدهد، رضایتمندی از زندگی خانوادگی مؤلفهای فرهنگی است که در جریان کنشهای اجتماعی با دیگران شکل میگیرد.