سعاده ملکعسگر, فرشته موتابي, محمدعلي مظاهري
137-157 صفحه
ساختارهاي شناختي نقش تعيينکنندهاي در ميزان رضايت زوج دارند. اين شناختها تحت تأثیر محيط ابتدايي زندگي ايجاد ميشوند و به روابط افراد در بزرگسالي شکل ميدهند. هدف پژوهش حاضر مطالعه بخشي از اين شناختها، يعني استانداردها و اسناد ارتباطي و در عين حال، مقايسه ميزان رضايت زناشويي افراد در سه نسل اخير جامعه در حال تحول ايراني است.
اين پژوهش يک طرح پيمايشي است. جامعه آماري شامل کليه افراد بالاي 18 سال ساکن شهر تهران است. با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند، 180 نفر براي مطالعه انتخاب شدند.
ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه استانداردهاي اختصاصي رابطه، پرسشنامه اسناد ارتباطي و پرسشنامه رضايت زناشويي انريچ ميباشد.
بررسيها نشان داد که استانداردهاي رابطه در گروه زنان دچار تغيير شدهاند. در ميزان اسناد افراد در سه نسل اخير تفاوتي ديده نشد. ميزان رضايت زناشويي افراد در نسل سوم به شکل معناداري کمتر از دو نسل قبل است. در مجموع نتايج به دست آمده، از تغيير در بايدهاي نسل مياني زنان و ثبات اسناد طي سه نسل حکايت ميکند. اين تغيير با توجه به تغييرات فرهنگي، اجتماعي و حتي خانوادگي که در سالهاي کودکي زنان نسل مياني بروز پيدا کرده است، به عنوان ريشههاي شکلگيري استانداردها قابل تفسير ميباشد.
استانداردهاي مربوط به زندگي مشترک، اسناد ارتباطي، رضايت زناشويي، سه نسل
مریم نعمتاللهی, سیامک طهماسبی
159-174 صفحه
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای سازگاری به والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان 9ـ7 ساله در نمونه غیربالینی انجام شد. برای دستیابی به این هدف از یک طرح پژوهشی از نوع آزمایشی بر اساس طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این ترتیب که با روش نمونهگیری خوشهای 4 مدرسه از بین مدارس دولتی شهر تهران انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.
به این صورت که در نهایت30 نفر از مادران کودکان 9ـ7 ساله در قالب گروه آزمایشی، به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه به مدت دو ساعت برنامه آموزش مهارتهای سازگاری را دریافت کردند. گروه کنترل نیز در نهایت 31 نفر شدند.
ابزار اندازهگیری پژوهش، آزمون فهرست رفتاری کودک (CBCL) بود. نتایج بررسی دادههای کمی پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری در میزان مشکلات رفتاری کودکان (01/0p<) نشان دادند.
آموزش مهارتهای سازگاری به والدین، مشکلات رفتاری، دانشآموزان دوره ابتدایی
عصمت دانش, مرجان معنویشاد, کتایون خوشابی, محمدرضا حسن زاده توکلی
175-196 صفحه
هـدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر سطوح خشم و شیوههای فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی بر خودپنداره فرزندانشان بود. طرح این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای بوده است. جامعه آماري اين پژوهش تمامي مادران کودکان دارای ناتوانیهای یادگیری بین سنین 8 تا 12 سال که به مراکز مورد نظر مراجعه کردهاند و جامعه کودکان عادی، کودکان مدارس همان مناطق بود.
به این منظور 82 نفر از دانشآموزان بین سنین 8 تا 12 سال که به مراکز مورد نظر مراجعه کرده بودند، بهعنوان گروه نمونه کودکان دچـار ناتوانیهای یادگیری انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامههای شیـوههای فرزنـدپروری بـامریند، 1991، خودپنداره کودکان آهلووالیا، 1961 و خشـم اسپیلبرگر، 1999، توسط کودکان و مادرانشان، گروه کودکان عادی و مادران، پرسشنامههای مشابه را کامل کردند. دادههای بدستآمده از طریق آزمونهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند.
مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در مؤلفههای احساس خشم، واکنش خشمناک، برونریزی خشم، درونریزی خشم، کنترل برونریزی خشم و کنترل درونریزی خشم با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری دارند. خشم مادران در رابطه میان ناتوانی یادگیری و شیوههای فرزندپروری نقش تعدیلکننده ندارد.
خشم میتواند مؤلفههای خودپنداره رفتاری، خودپنداره تحصیلی و شادی را توجیه کنند. مؤلفههای خودپنداره کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی تفاوت معناداری دارند.
خانواده به عنوان مهم ترین شکل دهنده پیشینه هر کودک میتواند جزء اساسی ترین موارد پژوهشی باشد و با توجه به مجهولاتی که در زمینه تأثیر شرایط مادران کودکان دچار ناتـوانیهای یادگیری وجود دارد، ضروری به نظر میرسد تا اطلاعاتی در این زمینه جمع آوری شود. در طی درمان برای درمانگران سوالاتی در زمینه مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و چگونگی تأثیر آنها بر روند درمانی فرزندانشان ایجاد میشود که پژوهش حاضر میتواند پاسخگوی آنها باشد.
سطوح خشم، شیوههای فرزندپروری، خودپنداره، ناتوانیهای یادگیری
فرناز حوله کیان, مسعود غلامعلی لواسانی
197-215 صفحه
هدف پژوهش حاضر، تعيين اثربخشي مشاوره گروهی مادران مبتنی بر نظریه نقش بر عملکرد خانوادههای کودکان دیرآموز میباشد. پژوهش حاضر، مطالعهاي نیمهآزمایشی با طرح پيشآزمون ـ پسآزمون و همراه بـا گـروه كنترل و آزمـایـش میباشد.
جامعه آماري پژوهش، شامل همه مادران کودکان دیرآموز در شهرستان همدان بودند که با روش نمونهگیری در دسترس 30 مادر از مدارس پسرانه و دخترانه به صورت مساوی انتخاب شدند و پس از همتاسازی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه مشاوره گروهی دریافت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند.
ابزار پژوهش، پرسشنامه عملکرد خانواده بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، علاوه بر آمار توصیفی، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.
در تحلیل یافتهها مشخص شد که بین نمرههای پسآزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). آزمون t همبسته نیز تفاوت معناداری را در اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه نقش بر گروه مادران دارای فرزند دیرآموز پسر و دختر نشان داد (01/0p>). بنابراین میتوان نتیجه گرفت مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه نقش در بهبود عملکرد خانوادههای دارای کودک دیرآموز مؤثر میباشد و اثربخشی این جلسات در خانوادههای دارای فرزند دیرآموز پسر و دختر نیز متفاوت است.
مشاوره گروهی، نظریه نقش، عملکرد خانواده، کودکان دیرآموز
الهه آتش نفس, راهب قربانی, سیدموسی طباطبایی, حسین عبدوس, سمیه عباسپور, علیرضا محمودیان
217-233 صفحه
تغييرات تكنولوژيك، فرهنگي و اجتماعي پرشتاب جوامع امروز، میتوانند سبب بروز مشكلات فراوان جسمي، رواني، اجتماعي و رفتارهاي پرخطر و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در نوجوانان گردند.
هدف از این مطالعه تبیین دیدگاههای دانشآموزان دوره متوسطه شهر سمنان در زمینه رفتارهای پرخطر شایع در این گروه سنی و عوامل خانوادگی مؤثر بر آن میباشد.
تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوایی است. طی نمونهگیری مبتنی بر هدف، 98 دانشآموز پسر و دختر پایه سوم دبیرستانهای شهر سمنان انتخاب و در این مطالعه شرکت یافتند. از طریق برگزاری 8 جلسه بحث گروهی متمرکز و طرح تعدادی سؤال باز به عنوان راهنمای بحث، جمعآوری اطلاعات انجام گردید. همزمان با جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل محتوا شروع و بر اساس اهداف مطالعه، کدگذاری دادهها انجام و تمها استخراج شد.
در نهایت 3 تم اصلی و 4 تم فرعی استخراج گردید. تمهای اصلی، رایجترین رفتارهای پرخطر در این گروه سنی، روش فرزندپروری والدین و فضای روانی موجود در خانواده بودند. آموزشهای جامع و پیگیر به نوجوانان در رابطه با شایعترین رفتارهای پرخطر و همچنین به والدین آنان در رابطه با روشهای صحیح فرزندپروری و چگونگی کنترل و راهنمایی نوجوانان، میتواند در کاهش این معضل اجتماعی و تعدیل عوامل خانوادگی مؤثر بر آن مفید باشد.رفتارهای پرخطر، نوجوانان، عوامل خانوادگی، پژوهش کیفی
محمد روشن, حسن فدایی, سیدمحمد آذین
235-253 صفحه
خانواده سادهترین اجتماع انسانی است. بخشی از شکلگیری این نهاد، غیرارادی و بخش دیگر آن کاملا ارادی و بر اساس قصد و اراده است. ازدواج در برخی موارد از قواعد عام حقوقی پیروی نمیکند و همین امر، مطالعه احکام و موضوعات مرتبط با آن را حائز اهمیتی ویژه ساخته است.
شناخت جایگاه آزادی قرارداد در اصل برخورداری از حق ازدواج مجدد و یا عدم آن و نیز شخصیت طرف عقد، از همین دست است. قواعد حاکم بر حقوق خانواده، نوعاً امری است و در نتیجه، اراده زن و مرد را یارای مخالفت با آن نیست. این مقاله در پی آن است تا به اثر آزادی اراده بر ازدواج مجدد بپردازد؛ مطالعهای که تاکنون جستهگریخته انجام شده و کلیگوییها و بعضاً تعصبات غیرحقوقی، همان اثر اندک را نیز زائل نموده است.
ازدواج مجدد، آزادی اراده، سلب حق و قرار داد.
سیدهادی علی تبار, سعید قنبری, علی زاده محمدی, مجتبی حبیبی
255-267 صفحه
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین نگرش به روابط فرازناشویی و تعداد شرکای جنسی در مردان متأهل با و بدون سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا فردی غیر از همسر فعلی بود. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوه جمعآوری اطلاعات از نوع توصیفی ـ مقایسهای بود. از جامعه آماری مردان متأهل زیر 45 سال، تعداد 144 نفر از مردان متأهل ساکن شهر تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.
برای گردآوری دادهها از پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی و برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون تحلیل واریانس یکراهه، تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها نشان داد که میزان نگرش به روابط فرازناشویی در مردان متأهل با سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا فردی غیر از همسر آینده تفاوت معناداری داشت. همچنین بین تعداد شرکای جنسی پیش از ازدواج و نگرش به روابط فرازناشویی رابطه معناداری وجود داشت. این تحقیق مؤید آن است که مردان متأهل دارای سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا غیر همسر و با تعداد شرکای جنسی بیشتر، از نگرش به روابط فرازناشویی سهلگیرانهتری برخوردار بودند.
رابطه جنسی پیش از ازدواج، نگرش به روابط فرازناشویی، شرکای جنسی