دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622Relationship between parental images with Image of God in 8 to 12 Years Old children: A developmental approachرابطه تصویر والدین با تصویر خدا درکودکان 8 تا 12 ساله: با رویکردی تحولی31133097760FAنگار شیشه بردانشگاه یزدسمانه اسعدیدانشگاه یزدJournal Article20180412The image of God determines the development and formation of individual religiosity. So over the past decades, has been studied more than any other religious concepts. This study aimed to examine the relationship between paternal and maternal images of parents with image of God. For this purpose 194 students (98 girls, 95 boys) were selected through multi-stage sampling method from the population of 8-12 years old children in Yazd. Guided by the researcher, all children responded to the semantic differential parental scale which assesses the parental and maternal characteristics of parents and God; designed by Pattin and Casters (1964). Data were analyzed using variance analysis, Pearson correlation and stepwise regression. Result indicated that there was a meaningful relationship between paternal and maternal parental image and image of God. The results of stepwise regression analysis showed that mother's paternal image and maternal image had the ability to predict 50% of a positive image of God. Also, the paternal image of God was significantly different at different ages. Another research finding showed that image of God was based on maternal features rather than paternal and no significant gender differences were seen.تصویر خدا، تحول و شکل گیری دینداری شخصی افراد را تعیین میکند. بنابراین در طول دهه های گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط تصویر پدرانه و مادرانة والدین با تصویر خدا با رویکردی تحولی در کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد بود. بدین منظور از بین جامعه آماری کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد، 194 کودک ( 98 دختر، 95 پسر) به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. تمامی کودکان با راهنمایی مصاحبه گر به مقیاس افتراق معنایی والدین و خداوند که به سنجش ویژگی های پدرانه و مادرانة والدین و خداوند پرداخته و توسط پاتین و کاسترز (1964) طراحی شده؛ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان دادند بین تصویر پدرانه و مادرانة والدین و تصویر خداوند رابطه معنادار وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد تصویر پدرانه مادر و تصویر مادرانه مادر، از توانایی پیش بینی کنندگی 50 درصدی تصویر مثبت خداوند برخوردار است. همچنین تصویر پدرانة خدا در سنین مختلف تفاوت معنادار داشت. دیگر یافته ی پژوهش حاکی از این بود تصویر خداوند بیشتر مبتنی بر ویژگی های مادرانه بود تا پدرانه و در بین دو جنس تفاوت معنادار مشاهده نشد.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622Pathology of Sibling Sub System: Phenomenal World of Sibling in Families with Children with ADHD Disorder; a Qualitative Studyآسیب شناسی زیرمنظومه ی همشیرها : دنیای پدیداری همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD ؛ یک مطالعه کیفی33134597763FAآرمان عزیزیدانشگاه اصفهانمریم فاتحی زادهدانشیار گروه مشاوره دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایرانسید احمد احمدیاستاد گروه مشاوره دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایرانرضوان السادات جزایریاستادیار گروه مشاوره دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایرانامید عیسی نژاداستادیار گروه مشاوره دانشگاه کردستان،کردستان،ایران0000-0002-8993-1391Journal Article20180428Introduction: Considering the problems of families with children with ADHD and lack of studies to focus on these damages in background, the purpose of this study was to identify the pathologies of sibling sub system in families with children with attention deficit / hyperactivity disorder (ADHD).
Methodology: This research is a qualitative study conducted with phenomenological method. Population consist of all families with children with ADHD what referred to counseling or psychiatric centers. Purposeful sampling was used and included 27 persons. Semi-structured interview was used as an instrument and seven-step method of Colaizzi (1978) was used to analyze the data.
Finding: In this research, the obtained coding information is divided into three types of descriptive, interpretative and explanatory coding, including 3 explanatory codes, 9 interpretative codes and 44 descriptive codes.
Conclusion: Results showed that sibling sub system is influenced by the problems of the child with ADHD in family and causes specific damages and negative influences on this sub system. Therefore, this sub system needs supervision, support and specific training to reduce its damages.مقدمه: باتوجهبهمشکلات فراوان خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD و عدم شناسایی آسیب های زیرمنظومه همشیرها در پیشینه پژوهشی ،هدف این پژوهششناساییآسیب هایزیر منظومه همشیرها درخانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی[1] انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD بود که به مراکز مشاوره یا روانپزشکی شهر سنندج رجوع کرده بودند.نمونه گیری با روش هدفمند و شامل 27 نفربوده است.ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی(1987) انجام شده است.یافته ها: در این پژوهش اطلاعات به دست آمده ی حاصل از کدگذاری در سه دسته کدگذاری توصیفی[2]، تفسیری[3] و تبیینی[4] قرار گرفته اند که شامل 3 کد تبیینی، 9 کد تفسیری و 44 کد توصیفی است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زیرمنظومه همشیرها تحت تأثیر مشکلات فرزند ADHD خانواده قرار دارد و آسیب های خاص و تأثیرات منفی بر این زیرمنظومه وارد می کند. بنابراین این زیرمنظومه نیازمند نظارت،حمایت و آموزش های خاصی است تا از میزان آسیب های آن کاسته شود.[1] Phenomenological[2] .Descreptive[3] . Interpretative[4] .Explanatoryدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622Relation of character strengths and adolescence attachment to parent and peer with conflict to father and motherرابطه توانمندیهای منش و دلبستگی نوجوان به والدین و همسالان با تعارض با پدر و مادر34736097765FAزهرا خسروجردیدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتیJournal Article20171124This study investigated the Relation of character strengths and adolescence attachment to parent and peer with conflict to father and mother among 195studentninth grade of the three regions in Tehran were selected using available sampling method and responded to the Short Measure of Character Strength (SMCS),Conflict Behavior Questionnaire(CBQ) and The inventory of parent and peer attachment( IPPA).The variables of attachment to the mother, attachment to the father, attachment to peers, character strengths (wisdom, courage, love, justice, temperance, and transcendence ) as predictive and conflict to father and mother variables were measured by the criterion variables. The results of multiple regression analysis showed that the relationship of justice with conflict with the father is positive and significant. In the next step, the relationship between justice and conflict with father-as a separate variable-with attachment to father, justice, moderation, and excellence were positive and significant(Pدر پژوهش حاضر، رابطه توانمندیهای منش و دلبستگی نوجوان به والدین و همسالان با تعارض با پدر و مادر بررسی شد. بدین منظور 195 دانشآموز پایه نهم از سه منطقه تهران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به نسخه کوتاه ابزار نیرومندیهای منش (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012)، نسخه کوتاه تعارض نوجوان با والدین ( CBG؛ پرینز، 1979) و مقیاس دلبستگی به والدین و همسالان ( IPPA؛ آرمسدن و گرینبرگ، 1987) پاسخ دادند. متغیرهای دلبستگی به مادر، دلبستگی به پدر، دلبستگی به همسالان، توانمندیهای منش (خرد، شجاعت، عشق، عدالت، اعتدال و تعالی) بعنوان متغیرهای پیشبین و تعارض با پدر و مادر بعنوان متغیرهای ملاک اندازهگیری شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که رابطه عدالت با تعارض با پدر مثبت و معنادار است. در گام بعد، رابطه تعامل عدالت و تعارض با پدر -بعنوان یک متغیر مجزا- با دلبستگی به پدر، عدالت، اعتدال، تعالی مثبت و معنادار بودند ( P<./001). همچنین رابطه تعالی با تعارض با مادر مثبت و معنادار بود. در گام دوم، رابطه تعامل تعالی و تعارض با مادر بعنوان یک متغیر مجزا- با دلبستگی به مادر، خرد، عشق، عدالت و تعالی مثبت و معنادار بودند (P<./001).دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622The comparison of effectiveness of reality therapy and Socio-emotional relationship therapy on coping strategies in couplesمقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و ارتباط درمانی اجتماعی هیجانی بر راهبردهای مقابله ای در زوجین36137497769FAزهرا سهرابیدانشگاه محقق اردبیلینیلوفر میکائیلیدانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0001-5510-5983اکبر عطادختدانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانمحمد نریمانیاستاد، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانJournal Article20180323Reality therapy as a common method and Socio-Emotional Relationship Therapy (SERT) as a novel approach are considered in couple therapy. This study aimed to compare the effectiveness of reality therapy and socio-emotional relationship therapy on coping strategies in couples. This study followed a quasi-experimental design with pretest-posttest and control group. The statistical population were the couples who referred to private counseling and psychological services centers in Ardabil in 2016 because they suffered from conflict. 45 couples were selected accessibility. Then they were divided into three groups randomly. The dependent variable (coping strategies) was evaluated through questionnaire before and after the therapy periods. Subjects of experimental groups received ten sessions of 90-minutue. To analyze the data, the MANCOVA was applied. The results of multiple analysis of covariance indicated that there was a significant difference among three groups in posttest scores of seeking social support, plan-problem solving, accepting responsibility, distancing and escape-avoidance (P< 0/01). The results of Tokey test showed that the mean score for plan-problem solving, accepting responsibility in reality therapy and mean score for seeking social support, distancing and escape-avoidance in socio-emotional relationship therapy group was significantly different in compared to mean scores in control group (P< 0/01). Reality therapy and socio emotional relationship therapy can increase applying of seeking social support, plan-problem solving and accepting responsibility and can lead in decreasing of distancing and escape-avoidance. Thus, couple counselor experts can use this therapy for improving coping strategies between couples.مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی بر راهبردهای مقابله ای زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد مطالعه شامل زوجینی بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 زوج به صورت در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه های آزمایشی 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای گردآوری شد. نتایج آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون جستجوی حمایت اجتماعی، حل مساله ، مسئولیت پذیری، فاصله گیری و گریز و اجتناب تفاوت معنی داری وجود داشت(0/01> P). نتایج آزمون توکی نشان داد که در حل مساله و مسئولیت پذیری، میانگین نمرات «گروه واقعیت درمانی از گروه کنترل» و در حمایت اجتماعی، فاصله گیری و گریز و اجتناب، میانگین نمرات «گروه ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی از گروه کنترل» به طور معناداری متفاوت بود (0/01> P). بر حسب نتایج واقعیت درمانی و ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی منجر به افزایش راهبردهای جستجوی حمایت اجتماعی، حل مساله، مسئولیت پذیری و کاهش فاصله گیری و گریز و اجتناب شد.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622Criticizing the marital infidelity forgiveness from the perspective of Martin Buber's Dialogical Philosophyنقد بخشودگی خیانت زناشویی از منظر فلسفه "هم سخنی" مارتین بوبر37539197772FAمحمود خزائیدانشگاه شهید بهشتی0000-0001-6490-5579شهریار شهیدیدانشگاه شهید بهشتیفرشته موتابیدانشگاه شهید بهشتیمحمدعلی مظاهریدانشگاه شهید بهشتی0000-0001-8638-2641لیلی پناغیدانشگاه شهید بهشتیرائد فریدزادهدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20180903From the perspective of the Martin Buber's dialogical philosophy, a person interaction with a married couples can only be in an I- IT Communication (a monologue Communication) or an "I-Thou" interaction (a dialogue Communication). In the first Communication, the individual perceives his wife subjectively and experiences a limited part of his existence, based on his past information, with only a limited amount of his existence. The betrayed spouse understands his/her offender spouse as an intersubjectivity and wholeheartedly in I and thou communication. he/she puts his/her partner's whole essence as an integrated unity in the present time instead of experiencing it; in a 'between' realm And understands him/her in a Dialogical communication rather than a monologue one. In this paper, the relationship in the realm between the “I and thou” as the true meaning of forgiveness is discussed following criticizing the concept of the forgiveness of betrayal.از منظر فلسفه هم سخنی بوبر، تعامل فرد با زوج شرکت کننده در خیانت زناشویی تنها می تواند در یک تعامل «من-آن»ی (یک تعامل مونولوگ) یا یک تعامل «من-تو»یی (یک تعامل دیالوگ) باشد. در تعامل اول فرد، همسر خود را به صورت سابجکتیو درک کرده و وی را بر مبنای اطلاعات گذشته اش با جز محدودی از وجود خود، بخش محدودی از وجود وی را تجربه می کند. در تعامل «من-تو»یی فرد همسر آسیب رسان خود را به صورت اینترسابجکتیویته، با تمامی وجود خود، تمامی وجود وی را به صورت یک وحدت یکپارچه و در زمان حال به جای تجربه کردن، در قلمروی «میان» قرار می دهد و وی را در یک ارتباط هم سخنی به جای یک ارتباط یک طرفه درک می کند. در این مقاله پس از نقد مفهوم بخشودگی خیانت، ارتباط در قلمروی میان «من-تو» به عنوان معنای اصیل بخشودگی مورد بحث قرار گرفته است.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622واکاوی «اجرت المثل زوجه» در فقه حنفی، امامیه و قانون حمایت خانواده مصوب 1391واکاوی «اجرت المثل زوجه» در فقه حنفی، امامیه و قانون حمایت خانواده مصوب 139139340997774FAصالح یمرلیاستادیار حقوق خصوصی و عضو هیأت علمی گروه الهیات دانشگاه گنبدکاووسJournal Article20180807اجرت المثل زوجه بنابر نظر مشهور امامیه و فقهای عظام معاصر بر اساس آیه6 سوره مبارکه طلاق، بنای عقلاء و قاعده احترام به عمل مسلم و استیفاء، قابل مطالبه می باشد. در حقوق موضوعه ایران نیز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با ارجاع امر به تبصره ماده336 قانون مدنی، اجرت المثل زوجه را قابل مطالبه دانسته است. عدم وظیفه شرعی زوجه به کارهای انجام گرفته، تعلّق عرفی اجرت المثل برای امور انجام شده، دستور زوج، عدم قصد تبرّع از شرایط تعلّق اجرت المثل به زوجه می باشد. مطابق نظریه مشهور فقهای حنفی، اجرت المثل جزء احوال شخصیه محسوب و به دلیل روایت و سیره عملی رسول اکرم(ص)، به زوجه اجرت المثل کارهای زندگی مشترک پرداخت نمی شود. آراء دادگاهها در خصوص زوجین تابع فقه حنفی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی اجرت المثل را جزء احوال شخصیه دانسته و حکم بر بطلان دعوا صادر می نمایند و برخی اجرت المثل زوجه را خارج از شمول احوال شخصیه دانسته و مطابق قاعده استیفاء حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می نمایند.اجرت المثل زوجه بنابر نظر مشهور امامیه و فقهای عظام معاصر بر اساس آیه6 سوره مبارکه طلاق، بنای عقلاء و قاعده احترام به عمل مسلم و استیفاء، قابل مطالبه می باشد. در حقوق موضوعه ایران نیز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با ارجاع امر به تبصره ماده336 قانون مدنی، اجرت المثل زوجه را قابل مطالبه دانسته است. عدم وظیفه شرعی زوجه به کارهای انجام گرفته، تعلّق عرفی اجرت المثل برای امور انجام شده، دستور زوج، عدم قصد تبرّع از شرایط تعلّق اجرت المثل به زوجه می باشد. مطابق نظریه مشهور فقهای حنفی، اجرت المثل جزء احوال شخصیه محسوب و به دلیل روایت و سیره عملی رسول اکرم(ص)، به زوجه اجرت المثل کارهای زندگی مشترک پرداخت نمی شود. آراء دادگاهها در خصوص زوجین تابع فقه حنفی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی اجرت المثل را جزء احوال شخصیه دانسته و حکم بر بطلان دعوا صادر می نمایند و برخی اجرت المثل زوجه را خارج از شمول احوال شخصیه دانسته و مطابق قاعده استیفاء حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می نمایند.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-844215320190622The occurrence of divorce in Cyberspace From the point of view of the jurisprudents of the Islamic religionsوقوع طلاق در فضای مجازی از منظر فقهای مذاهب اسلامی41142797777FAمحمد عادل ضیائیدانشیار -دانشگاه تهرانسهیلا رستمیاستادیار- دانشگاه کردستانمحمد مولودیاستادیار- دانشگاه همدانJournal Article20180417The purpose of this study was to investigate the occurrence or non-occurrence of divorce in cyberspace by email, texting or other mass media, the research was descriptive- analytical and was conducted using content analysis. The data gathered based on library and documentary method. The virtual divorce means that the couple divorces his wife by using an email (email) or a text message and the like. The jurists are dissenting about the occurrence or non-occurrence of such divorce. A group believes that although divorce is subject to circumstances, divorce in this way is due to the opposition to the religious law, the lack of conformity with the Islamic lifestyle, the existence of deceit and deceit, the lack of mutual will, the promotion of chaos in society, and the destruction of the foundation The family is not allowed. In contrast to the advocates referring to the general and divine laws and divorces, the analogy to Hazel divorce and written divorce, the confession of the couple in the presence of the judge and his determination to divorce, and the submission of the e-mail containing the registered electronic signature and compliance with the terms of the divorce, Its occurrence is permissible. Based on the research carried out, the theory of proponents, according to the prescribed conditions, seems to be justified due to the strength of evidence, the conformity to the general demands and the requirements of the present age.هدف پژوهش حاضر بررسی وقوع یا عدم وقوع طلاق در فضای مجازی، از طریق ایمیل، پیامک و یا سایر وسایل ارتباط جمعی است، که به روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا میباشد. دادههای پژوهش بر پایه روش کتابخانهای و اسنادی گردآوری شده است. طلاق مجازی یعنی اینکه زوج با استفاده از یک نامه اینترنتی(ایمیل) یا یک پیامک و امثال اینها، همسرش را طلاق دهد. فقها درباره وقوع، یا عدم وقوع چنین طلاقی اختلافنظر دارند. گروهی معتقدند هرچند طلاق کتبی تحت شرایطی واقع میشود؛ اما طلاق به این شیوه، به دلیل مخالفت با عرف شرع، عدم همخوانی با سبک زندگی اسلامی، وجود فریب و نیرنگ، عدم احراز اراده زوج، ترویج هرج و مرج در جامعه، و تخریب بنیان خانواده جایز نبوده و واقع نمیشود. در مقابل موافقان با استناد به اطلاق و عموم آیات و احادیث وارده در بحث طلاق، قیاس به طلاق کتبی و طلاق هازل، اقرار زوج در حضور قاضی و احراز اراده او بر ایقاع طلاق و ارائه ایمیل حاوی امضای الکترونیکی ثبت شده و رعایت شروط طلاق، وقوع آنرا جایز میدانند. براساس پژوهش انجام شده، نظریه موافقان با رعایت شروط مقرّر، به دلیل قوت ادله، سنخیت با مطالبات عمومی و اقتضائات عصر حاضر راجح بهنظر میرسد.