دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانوادههای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی95979FAمصطفی محسنیدانشگاه شهید بهشتینرگس چیمهدانشگاه شهید بهشتیلیلی پناغیدانشگاه شهید بهشتی0000-0002-2066-4686نادر منصوریدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانوادههای دارای بیمار آرتریت روماتوئید با خانوادههای دارای بیمار اسکیزوفرنی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانوادههای دارای بیمار آرتـریت روماتوئید و اسکیزوفرنی مراجعهکننده به بیمارستانهای لقمان و طالقانی شهر تهران در فاصله زمانی خرداد تا آبان ماه سال 1389میباشد.نمونه پژوهش شامل 82 خانواده دارای بیمار آرتریت روماتوئید و 80 خانواده دارای بیمار اسکیزوفرنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه خانواده است که مراقبین بیمار آنها را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روش آزمونt یک گروهی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانوادههای بیماران آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی تفاوت معناداری دارد. کارکرد کلی خانواده، حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی در خانوادههای بیماران اسکیزوفرنی ناکارآمدتر از خانوادههای بیماران آرتریت روماتوئید میباشد. ولی بین ابعاد کارکردی ارتباطات، نقشها و کنترل رفتار تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین هیجان ابراز شده در دو بعد انتقادگری و درگیری بیش از حد عاطفی در خانوادههای بیماران اسکیزوفرنی بیشتر از خانوادههای بیماران آرتریت روماتوئید میباشد. بنابراین کارکرد خانواده در خانوادههای هر دو گروه ناکارآمد میباشد. خانوادههای بیماران اسکیزوفرنی در حوزه حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی نسبت به خانوادههای بیماران آرتریت روماتوئید مشکلات بیشتری دارند. علاوه بر این انتقادگری و آمیختگی عاطفی بیش از حد بیشتری در ارتباط با بیمار بهکار میبرند.https://jfr.sbu.ac.ir/article_95979_a71de3c73f3842b6c13b4b569b081f5e.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220بررسی ارتباط سبک فرزندپروری ادراک شده، راههای دانستن و مباحثهطلبی دانشجویان95994FAسمیه احمدیدانشگاه شهید بهشتیشهلا پاکدامندانشگاه شهید بهشتیمحمود حیدریدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512تقریباً در همه روابط بین فردی در متن زندگی اجتماعی میتوان ردپایی از مباحثه یافت. با توجه به نقش سازندهای که خصیصه مباحثهطلبی در زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا میکند، این نکته حائز اهمیت به نظر میرسد، عواملی که موجب رشد و بازداری این ویژگی میشوند مورد شناسایی قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک فـرزنـدپـروری ادراک شـده، راههـای دانستن و مباحثهطلبی دانشجویان در نمونهای متشکل از 401 آزمودنی دختر و پسر صورت گرفت. آزمودنیها به مقیاسهای مباحثهطلبی، نگرش به یادگیری و تفکر و پرسشنامه سبکهای فرزندپروری پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان دادند، فرزندان والدین مقتدر در مقایسه با والدین مستبد گرایش بیشتری به مباحثهطلبی و دانستن مجزا دارند. نتایج پژوهش همچنین تفاوت معنادار افراد دو جنس را در متغیر راههای دانستن نشان میدهد؛ مطابق این یافته پسران در مقایسه با دختران میانگین بالاتری در دانستن مجزا دارند، این در حالیست که بین جنس افراد و مباحثهطلبی ارتباطی یافت نشد. مطابق یافتههای فوق سبک فرزندپروری والدین و راههای دانستن هر دو در تعیین میزان مباحثهطلبی فرزندان تأثیرگذار می-باشد.https://jfr.sbu.ac.ir/article_95994_de9404491dba624de888ca525d5708f5.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220بررسی رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی در بین دانشجویان96003FAمحمد قمریدانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهرامیرحسین خوشنامدانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهرJournal Article20150512هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل 317 دانشجو که به روش نمونهگیری خوشهای از بین کلیه دانشجویان انتخاب شدند. بـرای گردآوری دادهها از پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلال در عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (381/0-r= ). بین اختلال در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، ارتباط، نقشها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و آمیزش عاطفی) و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (r به ترتیب 369/0-، 272/0-، 251/0-، 32/0-، 247/0-، 328/0-، 29/0-). به منظور پیشبینی کیفیت زندگی از روی ابعاد عملکرد خانواده از تحلیل رگرسیون گام با گام استفاده شد که نتیجه نشان داد حدود 14درصد از تغییرات کیفیت زندگی در دانشجویان را ابعاد عملکرد کلی و کنترل رفتار تبیین میکنند. برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان میتوان عملکرد خانواده آنها را از طریق برنامههای آموزشی و مشاورهای بهبود بخشید.https://jfr.sbu.ac.ir/article_96003_37eebe7ae2c107a217b20921baa967e0.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220اثربخشی برنامه پرنده کوچولو بر بهبود سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک96013FAراضیه خرمآبادیدانشگاه خلیج فارس بوشهرحمیدرضا پوراعتماددانشگاه شهید بهشتیمحمدعلی مظاهریدانشگاه شهید بهشتیمحسن دهقانیدانشگاه شهید بهشتیصنم باقریان خسروشاهیدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150512بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که خانوادههای کودکان اتستیک، به خصوص والدین آنها با استرس شدیـدی مـواجـه میشونـد و دچـار مشکلات روانشناختی میگردند. بنابراین به-کارگیری مداخلات درمانی که علاوه بر کودک والدین را نیز مدنظر دارند، شایان توجه است یکی از این برنامهها پرنده کوچولو است که در این تحقیق اثر آن بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک سنجیده شده است. تحقیق از نوع شبه آزمایشی است که در آن یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل مورد مطالعه قرار میگیرند. بدین-منظور 24 مادر کودک اتیستیک انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، شیوه نمونهگیری بهصورت همتاسازی بود. مداخله روی گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. در هفته قبل از اجرای برنامه، در هفته شانزدهم (هفتۀ اتمام برنامه) و یکماه پس از اجرا پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) به دو گروه آزمایش و کنترل داده شد و در انتها نتایج دو گروه مقایسه گردید. دادههای بدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با استفاده از اندازههای مکرر صورت گرفت. نتایج نشان دادند برنامه بر بهبود سلامت عمومی اثرگذار بوده است. برنامه با تصحیح بازخوردها و ادراکهایی که والدین نسبت به رفتارهای دشوار فرزندشان داشتهاند، به افزایش توانایی مقابله در رویارویی با وظایف والدگری منجر شده و کاهش استرس والدینی و در نتیجه بهبود سلامت روان را به دنبال داشته است.دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر خوداثرمندی والدینی مادران96015FAعلی طالعیکارشناس ارشد مشاور مدرسهکارینه طهماسیاندانشگاه شهید بهشتینرگس وفائیکارشناس کودکان استثناییJournal Article20150512خوداثرمندی والدینی اشاره به باورها یا قضاوتهای یک والد از توانمندیهایش جهت نظمدهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والدگری با کودک را دارد. احساس خـوداثـرمندی ضعیف در والدیـن میتواند مقدمهای بر بدرفتاری با کودک و تأثیرات سوء بر رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی کودک باشد و نیز میتواند عملکرد و سازگاری روان-شناختی والدین را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش برنامه فرزند-پروری مثبت بر خوداثرمندی والدینی مادران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تجربی و به صورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از مادران دختران 7 تا 9 ساله شهر بردسکن در سال تحصیلی 89-88 است که به صورت تصادفی و همتاسازی شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتهاند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت در جلسات برنامه فرزند-پروری مثبت شرکت کرده در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل پرسشنامه خوداثرمندی والدینی و پرسشنامه تواناییها و مشکلات بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته-های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دو گروه، بعد از برنامه آموزش، دارای تفاوت معناداری در سطح 05/0P< است. به طور کلی میتوان گفت که برنامه فرزندپروری مثبت توانسته است از طریق تقویت رفتارهای مثبت کودکان به وسیله مادر، الگوسازی والدگری مناسب، تلفیق سطح دانش و توانایی مادران، ایجاد تعاملات مؤثر والد-کودک و فراهم آوردن حمایت اجتماعی، سطح خوداثرمندی والدینی مادران را ارتقاء بخشد.https://jfr.sbu.ac.ir/article_96015_d33646a0cbd3c95d782485b0ef2646a7.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220رابطه بین دلبستگی ایمن کودک و عوامل رفتار مادرانه96030FAشیرین تبعه امامیدانشگاه اصفهانابوالقاسم نوریدانشگاه اصفهانمختار ملکپوردانشگاه اصفهاناحمد عابدیدانشگاه اصفهانJournal Article20150512هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین دلبستگی ایمن کودک و ابعاد رفتار مادرانه بود. 60 زوج مادر- کودک به صورت تصادفی خوشهای از بین مادران اصفهانی که دارای حداقل یک فرزند، حداکثر 5 و حداقل 1ساله بودند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل دو پرسشنامه بود: پرسشنامه کیو ـ ست دلبستگی (آ.کیو.اس) و مقیاس درجهبندی رفتار مادرانه. برای تحلیل دادهها، روشهای توصیفی، روش پروتوتایپ و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (به روش گام به گام) استفاده شد.و نتایج نشان دادند که دلبستگی ایمن کودک با ابعاد شور و شوق و سرزندگی و مسئولیت از ابعاد رفتار مادرانه رابطه مثبت و معناداری دارد. هم-چنین تحلیل زیرمقیاسها نشان داد که دلبستگی ایمن کودک با حساسیت، گرمی و لذت موجود در رفتار مادرانه رابطه مثبت و معناداری داردhttps://jfr.sbu.ac.ir/article_96030_072d5d2e1d18423506d3e581c6997a8a.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220رابطه نستوهی و رضامندی زناشویی در زوجهای جوان ایرانی96036FAمنا شیورانیدانشگاه تربیت مدرسپرویز آزادفلاحدانشگاه تربیت مدرسعباسعلی اللهیاریدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20150512ارزیابی نقش سازههای شخصیتی و متغیرهای روانشناختی در رضامندی زناشویی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در این حوزه، متغیر نستوهی اهمیت قابل توجهی دارد. این مطالعه صد نفر از زنان متأهل ساکن در خوابگاههای متأهلی یکی از دانشگاههای تهران را در برمیگیرد که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این گروه صد نفری دو پرسشنامه «رضامندی زناشویی انریچ» و «زمینهیابی دیدگاههای شخصی» را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج بررسیهای آماری نشان داد سازه شخصیتی نستوهی با رضامندی زناشویی، همبستگی مثبت و معناداری دارد و آن را پیشبینی میکند. هم-چنین تحلیل رگرسیون گامبهگام مؤید آن بود که مؤلفه تعهد از متغیر نستوهی بیشترین سهم را در پیش-بینی نمره کل رضامندی زناشویی و اکثر زیرمقیاسهای آن دارد. پس از آن مؤلفه کنترل و در نهایت مؤلفه چالشطلبی در تعیین رضامندی زناشویی و زیرمقیاسهای آن سهم دارند. نتایج این پژوهش همسو با پیشینه پژوهشی، نقش نستوهی را در تعدیل تنیدگی و مواجهه و مقابله مؤثر با عوامل تنیدگیزا تأیید مینماید.https://jfr.sbu.ac.ir/article_96036_3152d50d11c7726761873d5429fdc173.pdfدانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانوادهخانواده پژوهی1735-84427320120220اخلاقگرایی نه قانونگذاری: سهم اخلاق در پهنه خانواده96045FAمصطفی مظفریدانشگاه تربیت معلم سبزوارعلیرضا پوراسماعیلیدانشگاه تهرانJournal Article20150512خانواده، کانونگرم مهر و محبت و عشقورزی است و پای قوانین و مقررات بدان کوتاه؛ زیرا هیچ قانونگذاری نمیتواند برای عشق و محبت نورزیدن ضمانت اجرا بگذارد و ممتنع را به عشقورزی وادارد. از این روست که اصل دهم قانون اساسی به سهم عوامل اخلاقی در خانواده توجه کرده، برنامهریزان را به ساده کردن تشکیل خانواده سفارش میکند. در واقع، خانواده بر پایه سنتها، باورها و اخلاق استوار است بنابراین باورها و اخلاق در آن در مقایسه با قانون و مقررات سهم بیشتری دارند و هر جا قانونگذار در نهاد خانواده دستی برده، نتایجی به بار آورده که به بنیان خانواده آسیب رسانیده است.این نوشتار پیجوی سهم عوامل اخلاقی در خانواده است و با این رویکرد، نیمنگاهی هم به لایحه جدید حمایت از خانواده افکنده است. از اینرو، نمونههای جدی و شایعی را برگزیده تا درستی این نظر را محک زند که فقیهان در فقه نخواستهاند نکاح را با دیگر نهادهای حقوقی برابر دانسته و قواعد عمومی قراردادها را درباره آن اجرا کنند؛ زیرا به درستی دریافتهاند که خانواده از اخلاق تأثیر میپذیرد و بنیان آن بر پایه اخلاق استوار استhttps://jfr.sbu.ac.ir/article_96045_ca42a6b7c642ee1b3989d2576bb79f5e.pdf