دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه
139
154
FA
پرستو
شیرزادی
دانشجو دکترا/ دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
shirzadi_pari@yahoo.com
نرگس
امینی شیرازی
دانشجو دکترا/ دانشگاه علوم و تحقیات تهران
naminish@gmail.com
زهرا
اصغرپور لشکامی
دانشجوی دکترا دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
royaraha15@gmail.com
هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر تهران در اردیبهشت 1399 بود. برای انجام این پژوهش، از روش نمونه گیری و اجرای اینترنتی استفاده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس رابطه والد-کودک، پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی. درنهایت دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب کرونا در مادران با رابطه مثبت کلی در تعامل والد-کودک رابطه منفی معنادار(511/0-=r)، و با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (601/0=r) وجود داشت. علاوهبراین، اضطراب کرونا در مادران به ترتیب با ضرایب بتای 324/0- و 428/0 پیش بینی کننده معنادار رابطه مثبت کلی بین مادران و کودکان و پرخاشگری کودکان بود(01/0>p). بنابراین با ارائه مداخلات و آموزشهای به موقع و مناسب جهت کاهش اضطراب ناشی از بیماری کرونا در مادران، می توان تعاملات والدین و کودکان را بهبود بخشید و مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان را کاهش داد.
کرونا,اضطراب,تعامل والد-کودک,پرخاشگری
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97811.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97811_0fe31148de1b4258506ebab6a65febf1.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
شناسایی آسیبهای بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی
155
182
FA
نیره
آرین فر
دانشگاه الزهرا
arianfar.nayere@gmail.com
تحقیق حاضر با هدف مطالعهی کیفی آسیبهای بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی انجام شد. جامعه آماری کلیه زنان دارای اضطراب دلبستگی و همسرانشان بود که به دلیل مشکلات زناشویی در سال 1398- 1397 به مراکز مشاوره سطح شهر اصفهان مراجعه نمودند؛ همچنین کلیه متخصصان و درمانگران که نسبت به اضطراب دلبستگی و پیامدهای آن تبحر داشتند و متون، مقالات و کتب علمی مرتبط با موضوع اضطراب دلبستگی، مشکلات در روابط بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی نیز بودند. 10 زن به روش نمونه گیری هدفمند از بین کسانی که بیشترین نمره را در زیرمقیاس اضطراب دلبستگی مقیاس تجارب در روابط نزدیک برنان و همکاران (1998، به نقل از وی، راسل و زاکالیک، 2005) کسب نموده بودند، به همراه همسرانشان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافتهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافتهها به طور کلی شامل 10 زیر مقوله بود که با توجه به شباهتها و تفاوتها و مقایسه محتوای مقولهها، در 3 مقولهی اصلی آسیبهای هیجانی، آسیبهای ارتباطی و آسیبهای عملکردی طبقهبندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد شناسایی آسیبهای بین فردی زوجی زن دارای اضطراب دلبستگی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و درمانی متناسب با هر آسیب میتواند کمک بزرگی باشد در جهت پایداری روابط زوجین، افزایش رضایتمندی زناشویی و ارتقاء سلامت جامعه.
اضطراب دلبستگی,آسیبهای بین فردی زوجی,زوجین
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97812.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97812_b0b840a1df410db0a569c3ba33cfcef0.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی زوجین بعد از تولد اولین فرزند
183
198
FA
ذبیح اله
عباس پور
0000-0001-7387-1630
استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز
z.abbaspour@scu.ac.ir
عسگر
چوبداری
دانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، گروه روانشناسی آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علامه طباطبائی
asgar.choobdary@yahoo.com
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوجدرمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی بعد از تولد اولین فرزند زوجین شهرستان اهواز بود. بر این اساس، سه زوج به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. زوجدرمانی تلفیقی به روش دایمند در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس بهزیستی روانشناختی و مقیاس تعارض زناشویی کانزاس پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد زوجدرمانی تلفیقی به روش دایمند باعث کاهش معنادار تعارضات زناشویی شد ولی بر بهزیستی روانشناختی زوجین تاثیر معنادار نداشت. زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند میتواند برای تسهیل انتقال زوجین به مرحله والدگری موثر باشد و خانوادهدرمانگران میتوانند از این روش درمانی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند.
زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند,بهزیستی روانشناختی,تعارض زناشویی,تولد اولین فرزند
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97814.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97814_6226cf31d9229b616e55db779f36400b.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
دیدگاه طرحواره درمانگران نسبت به نقش مولفههای طرحوارهای در سببشناسی خیانت زناشویی: یک مطالعه کیفی
199
216
FA
سعاده
ملک عسگر
دانشگه شهید بهشتی
saade.malekasgar@gmail.com
محمدعلی
مظاهری
دانشگاه شهید بهشتی
mazaheri9545@gmail.com
لادن
فتی
دانشگاه علوم پزشکی ایران
lfata@gmail.com
فرشته
موتابی
دانشگاه شهید بهشتی
fmootabi@gmail.com
حیدری
محمود
دانشگاه شهید بهشتی
mahmood.heidari@gmail.com
رابطه خارج از ازدواج یکی ازشایعترین و آسیبزاترین مشکلات زوجی است. پیشبینیکنندههای خیانت زناشویی در سه طبقه مولفههای فردی، ارتباطی و بافتاری طبقهبندی میشوند. در این مطالعه قصد بررسی نقش یکی از مهم ترین مولفههای فردی یعنی طرحوارههای ناسازگار اولیه را در این پدیده داریم. برای رسیدن به این هدف سه گروه متمرکز از متخصصین حوزه طرحواره درمانی تشکیل شد و دادهها به روش کلارک و بران تحلیل شد. در نهایت سه مضمون سایهبانی مولفههای حالتی طرحواره، مولفههای صفتی طرحواره و مولفههای فراتر از طرحواره استخراج شد. نتایج نشان دادند که فعالیت طرحوارههای حوزه طرد و بریدگی، محدودیتهای مختل و دیگر جهتمندی در کنار استراتژیهای مقابله جبران افراطی و تسلیم در افراد دارای خیانت زناشویی پرنگتر مشاهده شده است. ذهنیتهای کودک آسیب دیده، کودک تکانشی، والد سرزنشگر و محافط منفک شده خود آرام بخش نیز مورد توجه بودند. نهایتا دیگر مولفههای فردی و بافتاری موثر در خانت زناشویی نیز مورد اشاره متخصصین قرار گرفتند. در مجموع میتوان گفت، طرحواره ناسازگار اولیه به عنوان یک فاکتور فردی در کنار مولفههای دیگر در بروز رابطه خارج از زادواج موثر هستند.خیانت زناشویی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، گروه متمرکز
خیانت زناشویی,طرحوارههای ناسازگار اولیه,گروه متمرکز
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97816.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97816_874a27809abf93d51cf9d8d1d6749aae.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علایم PTSD عاطفی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی
217
229
FA
علی
قره داغی
گروه علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
dr.gharadaghi@gmail.com
سیده مریم
سید میرزائی
دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد واحد الکترونیک تهران، گروه مشاوره
maryammm81@yahoo.com
خیانت زناشویی معمولا با ضربه شدید به طرف مقابل همراه است؛ این رویداد باعث بروز نشانههایی شبیه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) میشود که یکی از سختترین مشکلات در مشاوره و رواندرمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیبدیده از پدیده خیانت همسر بودند، 30 آزمودنی که در نمرات PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علایم متوسط به بالا(نمره 21 و بالاتر) بودند به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش 9 جلسه در برنامه گروهی ACT شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. درنهایت دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یکراهه) تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی زنان آسیبدیده از پدیده خیانت (P<0/001 و F=478/37) مؤثر است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد,PTSD عاطفی,خیانت زناشویی
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97818.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97818_a8959131e4e5e43276417a28851b169c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
مطالعۀ جامعهشناختی فرایندهای وقوع طلاق
231
257
FA
مجید
فولادیان
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی
fouladiyan@um.ac.ir
مینا
شجاعی قلعه نی
دکتری جامعه شناسی
shojaeemina@hotmail.com
طلاق پدیدهای نیست که بهطور ناگهانی رخ دهد؛ فرایندی است که چهبسا آغاز آن با آغاز زندگی مشترک زوجین همزمان باشد. هدف این مقاله، کشف فرایندهایی در زندگی مشترک است که منجر به تصمیم زن و/یا شوهر برای طلاق میشود. در این مقاله، از روش روایتپژوهی و تکنیک مصاحبۀ روایی استفاده شدهاست. با زوجهایی که از طرف دادگستری مشهد به مراکز مداخلۀ بحران بهزیستی مراجعه کرده بودند، مصاحبه شد و درنهایت با 18 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. در این پژوهش به این نتیجه رسیدهایم که میتوان شش مدل فرایند طلاق را از یکدیگر تمیز داد که یک یا چندتای آنها میتواند در یک خانواده موجود باشد. شش مدل فرایندی طلاق عبارتاند از: مدل ازدواج ناهمسان، مدل ازدواج اجباری، مدل ازدواج نابالغ، مدل خانوادۀ مردسالار، مدل خانوادۀ کمبرخوردار، و مدل خانوادۀ ناسالم.
طلاق,فرایند طلاق,روایتپژوهی,مصاحبۀ روایی,طلاق عاطفی
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97819.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97819_522670e03b734ffaf0c46e2b6ab6a296.pdf
دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده
خانواده پژوهی
1735-8442
2476-7484
16
2
2020
08
22
مقایسۀ علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان دارای تجربهی طلاق و مرگ والدین با کودکان عادی
259
283
FA
سعید
آریاپوران
دانشگاه ملایر
s.ariapooran@gmail.com
مژگان
عباسی
دانشگاه ملایر
تجربهی طلاق و مرگ والدین، میتواند به مشکلات روانشناختی و رفتاری زیادی در کودکان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق، دارای تجربه مرگ والدین و عادی بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسهای بود. در این پژوهش 71 کودک طلاق و 63 کودک مواجه با مرگ یکی از والدین به صورت کلشماری و 134 کودک عادی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی غربالگری اضطراب کودک مرتبط با اختلالات هیجانی، مقیاس ابراز هیجان و مقیاس پذیرش اجتماعی و برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری دوراهه (مانکوای دوراهه) استفاده شد. نتایج نشان داد که علایم اختلالات اضطرابی (اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اجتناب از مدرسه)، مشکل در ابراز هیجان ( ابراز هیجان ضعیف، بیمیلی در ابراز هیجان) در کودکان طلاق و دارای تجربه ی مرگ والدین بیشتر از کودکان عادی بود. همچنین میانگین اختلالات اضطرابی (ابعاد آن) و مشکل در ابراز هیجان (ابعاد آن) در دختران بیشتر از پسران بود. علاوهبراین، پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق کمتر از کودکان عادی بود. براساس نتایج، استفاده از آموزشها و درمانهای روانشناختی برای علایم اختلالات اضطرابی، مشکل در ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی پایین در کودکان دارای تجربهی طلاق والدین و مرگ والدین والدین پیشنهاد میشود.
ابراز هیجان,پذیرش اجتماعی,طلاق,اختلالات اضطرابی,مرگ والدین
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97821.html
https://jfr.sbu.ac.ir/article_97821_60075a645e5c28eea30397f6d7a63c33.pdf